Tuesday, 26 April 2016


چهارشنبه 8 اردیبهشت 
حرکتهای اعتراضی کارگران و نمایش حکومتی هفته کارگر
زینت میرهاشمی
روز اول ماه، روز همبستگی جهانی کارگران، روز نماد اعتراض به بی عدالتی و طرح خواسته های نیروی کار است. پایوران رژیم همراه و با کمک تشکلهای حکومتی، همه ساله تلاش می کنند تا با بی محتوا کردن این روز، مانع شکل گیری حرکتهای اعتراضی کارگران به شکل مستقل شوند.
نمایش هفته کارگر، امسال چون سالهای گذشته با خوش رقصی محجوب، دبیرِ خانه کارگر که یک تشکل فاشیستی است و سخن پراکنی ربیعی، وزیر کار از اول هفته جاری کلید خورد. دیدار با مراجع تقلید و علمای ولایت در تور مسافرتی ربیعی و محجوب، برای شرعی کردن هفته کارگر جایگذاری شده است. اولیا علی بیگی رئیس تشکل حکومتی کانون عالی شوراهای در خوش خدمتی به نظام، سرسپردگی خود به رژیم را از کارگران مایه گذاشت. وی گفت:«ما تشکلهای کارگری مطیع رهبری، خادم کارگران و حامی دولت هستیم.»
وعده ایجاد شغل از شعارهای عوامفریبانه پایوران رژیم برای رونق نمایش ضد کارگری است. وزیر صنعت معدن و تجارت از طرحها و برنامه هایی حرف زد که قرار است «حداقل 200 هزار شغل ایجاد» کند. شغلهای کوتاه مدت، مانند یک ساعت کار در هفته و یا شغلهای کوچک در ردیف شغلهای یک ساعته. بر اساس گزارش تارنمای حکومتی مهر «از مجموع 21 میلیون و 198 هزار شاغل در زمستان سال 93 تعداد 2 میلیون و 289 هزار نفر دارای اشتغال ناقص» بوده اند.
تک رقمی کردن نرخ بیکاری از جمله وعده های پایوران رژیم است که به سرنوشت تک رقمی کردن نرخ تورم دچار خواهد شد. در مورد تک رقمی شدن نرخ تورم، زندگی مردم به خوبی این ادعای دروغ را برملا می کند، اما برای حکومت در محاسبه برای تعیین حداقل دستمزد نیروی کار به حساب می آید.
در فروردین ماه سال جاری، یعنی فقط در عرض یک ماه ما شاهد 103 حرکت اعتراضی کارگری بودیم. کمیت بی سابقه حرکت اعتراضی آن هم در فروردین که نیمی از آن تعطیل است، نشاندهنده وضعیت بحرانی کار و تولید در ایران است. تظاهرات گسترده دستفروشان در اهواز طی دو شب اول هفته جاری، بار دیگر بر بحران بیکاری و پدیده دستفروشی به عنوان معضلی از رشد بیکاری و فقر تاکید می گذارد. حکومت برای کنترل اعتراضات کارگری و جلوگیری از گسترش آن اقدام به دستگیری فعالان سندیکایی کرده است.
آزادی فعالان کارگری، معلمان و مدافعان حقوق زنان و کودکان یکی از خواسته های برحق کارگران در روز اول ماه مه خواهد بود. نیروهای کار با خواسته های بر حق خود، نمایش حکومتی هفته کارگر به بازیگری مدافعان استثمار و برده کشی را به چالش می کشند.

Monday, 25 April 2016


سه شنبه ۷ اردیبهشت 
"گشت نامحسوس"، باز ی دو سر باخت برای خامنه ای و روحانی
منصور امان
"دولت تدبیر و اُمید" برخلاف وعده داده شده، حاضر نشد در نشست روز یکشنبه خود به موضوع "گشت نامحسوس" بپردازد، در عوض در همین روز، حُجت الاسلام مُحسنی اژه ای، مُعاون قُوه قضاییه و یکی از پایوران ارشد باند رقیب، طرح مزبور را پیش کشید تا به دفاع از آن برخیزد و به آقای روحانی درس قانون بدهد.

پیش از این، خانُم مولاوردی، مُعاون "اُمور زنان و خانواده" حُجت الاسلام روحانی، از "بررسی موضوع" در جلسه یکشنبه هیات دولت و ارایه گُزارش در این باره از سوی وزارت کشور خبر داده بود. وی در ضرورت این امر به فشار اجتماعی که از این جانب بر دولت وارد می شود اعتراف کرد و گفت: "همه مسوولیت پیگیری را مُتوجه دولت می دانند و از رییس جمهور به عُنوان مُجری قانون اساسی انتظار دارند که نظارت و تذکُرات لازم را داشته باشد."

آقای روحانی و دستگاه های اجرایی زیر نظر او در حالی از اقدام مُشخص در برابر لشکرکشی خیابانی باند رقیب و رویارویی با آن در این میدان طفره می روند که حتی مُبتکران طرح جنگ روانی "گشت نامحسوس" از واکُنش تُند جامعه به آن و شکل گیری آشکار مُقاومت علیه این تهاجُم یکه خورده اند و سرآسیمه در جُستُجوی راه عقب نشینی هستند.

حُجت اُلاسلام روحانی در این رابطه تاکُنون به سُخن سرایی و عبارت پردازی گذرا در باب "پدری کردن برای دُختران و جوانان" و "دخالت نکردن در زندگی خُصوصی و عُمومی مردُم" بسنده کرده است. این سُخنان مشابه وعده های نسیه و بی ضمانتی است که او در تبلیغات انتخاباتی اش نیز به زبان آورده و از جُمله تاکید کرده: "من نخواهم گذاشت ماموری بی نام و نشان از کسی سووال کند. دُختران جامعه ما خود حافظ حجاب و عفاف هستند."

منبری که حُجت الاسلام روحانی می رود ثابت مانده است، تناقُض اما در این است که او امروز دیگر یک واعظ مساله گو نیست، بلکه بر صندلی مسوولیت بالاترین دستگاه اجرایی کشور تکیه زده و به این صفت باید مساله حل کُن باشد.

عقب نشینی خزنده باند ولی فقیه از یکسو و اعتراف خانُم مولاوردی از سوی دیگر نشان می دهد که جامعه نه در برابر تهاجُم آقای خامنه ای عقب می نشیند و نه چاره خود را در گُفتار درمانی آقای روحانی می جوید. مردُم به خوبی در یورش گله وار و به هم ریخته هفت هزار نفری، سرگشتگی حُکومتی را باز شناخته اند که زیر سنگینی شکستهای داخلی و خارجی تعادُل خود را از دست داده و کورمال برای نیفتادن به هر سو چنگ می اندازد.

Saturday, 23 April 2016


یکشنبه ۵ اردیبهشت 
سورچرانی میلیاردی عماد مُغنیه؛ فُقرا پای صندوق بیایند!
منصور امان
هزینه حُکمرانی رژیم جمهوری اسلامی برای مردُم ایران ۲.۶ میلیارد دُلار بیشتر شده است. این صورت حساب تازه ای است که سورچرانی خونین نظام ولایت فقیه در لُبنان و عربستان، در دامن کارورزان فقیر، جوانان بیکار، حُقوق نگرفته ها، اخراج شده ها، حاشیه نشینها، دستفروشها و کولبرها گذاشته است.

دادگاه عالی آمریکا هفته گذشته رژیم جمهوری اسلامی را به دلیل سازماندهی دو انفجار مرگبار در بیروت - لُبنان و خُبر - عربستان سعودی به پرداخت ۲.۶ میلیارد دُلار غرامت به بیش از هزار بازمانده قُربانیان محکوم کرد. مبلغ هنگُفت مزبور از حساب بانک مرکزی "نظام" در نیویورک به گونه مُستقیم برداشت و به خانواده قُربانیان پرداخت خواهد شد.

حاکمان کشور که توانسته بودند با صرف ده ها میلیون دُلار هزینه، این پرونده را بیش از یک دهه به مراحل مُختلف رسیدگی قضایی بکشانند و از تصمیم گیری در باره آن جلوگیری کنند، اینک با بُهت زدگی و شوک با رای نهایی دادگاه روبرو شده اند. آنها به ویژه روی تخفیفهای احتمالی حاصل از سر کشیدن "جام زهر" هسته ای حساب باز کرده بودند؛ مُحاسبه ای که اشتباه درآمدن آن، یک ضربه دوچندان برای "نظام" به شمار می آید.

مسوولان این خسارت کلان اکنون برای جا خالی دادن از نقد و پُرسش زیان دیدگان اصلی، فرار به جلو را پیشه کرده اند و در کنار صحنه واقعی، به معرکه گیری علیه سیستم قضایی آمریکا و مُتهم کردن دولت این کشور پرداخته اند. هدر دهندگان ثروت مردُم ایران، برای رد گُم کردن به گونه ریشخندآمیزی به جلد مُدعی درآمده اند و "غارت و دُزدی اموال ملت" را غرغره می کنند.

بی تردید هنگامی که رهبران جمهوری اسلامی کامیونهای مملو از مواد انفجاری را زیر مراکز "شیطان بُزُرگ" در بیروت و خُبر مُنفجر می کردند، از پیامدهای خسارت بار اعمال خود بی خبر نبودند، اما آنها پیش از نگاه به سود و زیان کشور و مردُمان آن، به منفعت باقی ماندن در قُدرت مُتعهد بوده و هستند.

هم از این روست که آقای مُحسن رفیق دوست، سرکرده سپاه پاسداران در زمان انفجارهای تروریستی مزبور، سینه جلو می دهد: "آن مواد منفجره ای که با آن ایدیولوژی ترکیب شد و در مقر تفنگدارهای دریایی چهارصد افسر و درجه دار و سرباز را یک مرتبه به جهنم فرستاد، هم تی ان تی اش مال ایران بود و هم ایدیولوژی اش."

همین "ایدیولوژی" یا به بیان روشن تر، "ثروت و قُدرت مُقدس" است که آقای ظریف، وزیر خارجه مُلاها، را بی اعتنا به در جریان بودن دادرسی پرونده انفجارها به پای گور عماد مُغنیه، یک از رهبران حزب الله لُبنان و سرکرده عملیات تروریستی مزبور، می کشاند و به خطابه خوانی و وجد می آورد.

آقای ظریف اما تنها عُضو کابینه آقای روحانی نیست که در "عقبه استراتژیک نظام" تمرین "اعتدال" کرده است. پاسدار حُسین دهقان، وزیر کنونی دفاع نیز می تواند به سرکردگی خود بر نیروهای سپاه پاسداران به لُبنان و زیر مجموعه بومی آن، حزب الله، در هنگام انفجار پایگاه آمریکایی استناد کند.

نه فقط اکنون، رژیم ولایت فقیه با ریخت و پاش بیهوده هسته ای، خرج ثروت کشور به پای بشار اسد، فساد حُکومتی و دُزدیهای کلان و جز آن نشان داده است که وجودش سراسر زیان برای کشور و مردُم است. بدون پایان دادن به این حُکمرانی غیرعقلانی و کوته بینانه، غرامت ۲.۶ میلیارد دُلاری آخرین خسارتی نخواهد ماند که "نظام" بر سر جامعه خراب می کند.

Tuesday, 12 April 2016


جهارشنبه 25 فروردین 
اوجگیری حرکتهای اعتراضی کارگران و رسوایی اقتصاد مقاومتی
زینت میرهاشمی
اجرایی شدن اقتصاد مقاومتی با فرمان ولی فقیه با دستگیری و محاکمه کارگران شرکت معدن سنگ آهن بافق کلید خورد و گسترش و تداوم حرکتهای اعتراضی در دو هفته اخیر، رسوایی سیاستهای اقتصادی ولی فقیه را بیش از هر هنگام دیگر برملا کرد.
برگزاری جلسه محاکمه 9 کارگر شرکت معدن سنگ آهن بافق در روز 23 فروردین لکه ننگی بر دامان رژیم ولایت فقیه با تمام دسته بندیها و باندهای آن است که سیاهچالهایش را با فعالان کارگری و اجتماعی پُر کرد.
سال 95 که آغاز آن با تعیین پایه حقوق ناچیز کلید خورد، افق روشنی در بهبود وضعیت معیشت در برابر نیروی کار قرار نداد. بر  همین منظر موج حرکتهای اعتراضی نیروهای کار واکنشی به فقر تحمیل شده است.
اخراج 483 کارگر نساجی فقط در یک روز در بروجرد وضعیت بی آِیندگی کارگران را نشان می دهد. حرکت خشمگینانه کارگران اخراجی همراه با شکستن شیشه ها و خاموش کردن تمامی ماشین آلات کارخانه، واکنشی بر حق به وضعیت موجود است.
اعتصاب کارگران مجتمع مس میدوک، تجمع کارگران شرکتهای مبین، اولنگ و چاه فیروزه ، تجمع کارگران معادن مس شهر بابک، تجمع بیش از 3 هزار نفر از رانندگان کامیون و تریلر در پایانه باربری بندرعباس و .... بخشی از حرکتهای اعتراضی کارگران فقط در چند روز گذشته است.
اگر صحبتهای رئیس اتاق بازرگانی رژیم که از وجود 5 میلیون بیکار و بیکار شدن 150 نفر در هر ساعت صحبت می کند را در نظر بگیریم، فاجعه ی دردناکی که قرار است اقتصاد مقاومتی خلیفه ارتجاع به مردم تحمیل کند بیشتر برملا می شود.
داده های صندوق بین المللی پول بر فاجعه پیش روی تاکید می کند. صندوق بین المللی پول روز سه شنبه 24 فروردین در گزارش خود از افزایش نرخ بیکاری در ایران خبر داد.  

Monday, 11 April 2016


سه شنبه 24 فروردین 
نامه کروبی؛ سفت تر شدن حلقه طناب بُحران بر گردن "نظام"
منصور امان
در همان هنگام که باند مُتقلب ولی فقیه بر نمایش انتخابات "مجلس توافُقی" لمیده و نخستین نفسهای آسودگی را فرو می داد، نامه حُجت الاسلام کروبی آن را به زمین سفت واقعیت برگرداند.

آقای کروبی در این نامه که به گونه گُسترده ای مُنتشر و پخش شده، با اشاره به کُلاهبرداری انتخاباتی آقای خامنه ای و همدستانش در سال 88 و تحمیل آن به جامعه با گلوله و قمه، آنان را بر صندلی اتهام نشانده و بدین وسیله یادآور گردیده که نه گذشت زمان و نه تن دادن به "مجلس توافُقی"، مسوولیت این تبهکاری را از دوش آنها برنمی دارد.

در سیستم حُکمرانی آقای خامنه ای و شُرکای نظامی و امنیتی اش مفهومی به نام پذیرش مسوولیت وجود ندارد؛ انکاری که با توجُه به فهرست بُلند افعال ارتکابی و سیاستهای بی خردانه کم منفعت نیست. تثبیت این رویکرد از جُمله مدیون برخورد مُماشات گرایانه رقیبان باند حاکم زیر "خیمه نظام" است. آنها برای برنیانگیختن خشم آقای خامنه ای یا جلب عنایت او، از هر گونه اشاره مُستقیم به نقش و مسوولیت باند حاکم و به طور مُشخص "رهبر" آن در بُحرانهایی که "نظام" را در آنها غوطه ور می سازند، پرهیز دارند. "خودی"ها نه فقط از آقای خامنه ای و سیاستهایش بازخواست نمی کنند، بلکه برای فرار او از حسابرسی، درب پُشتی و دریچه هم می کاوند.

آقای کروبی اما در نامه سرگُشاده اش انگُشت بر زخم نهاده است. او بدون آرایش، سیاست "ماجراجویی هسته ای" و "بُلندپروازی منطقه ای" را زیر ضرب می گیرد تا سپس آقای خامنه ای را به میانه میدان کشیده و او را به خاطر "خودمحوری، جاه طلبی و حُب ریاست و توسعه قُدرت" دور بگرداند و همزمان ادعای "نجابت و بصیرت" اش را به باد ریشخند بگیرد.

نامزد انتخابات ریاست جمهوری 88 که از پنج سال پیش تاکنون در زندان خانگی بسر می برد، خطاب به آقای روحانی تاکید کرده که از او نه انتظار رفع حصر دارد و نه این کار را در اختیار وی می داند. او در عوض از آقای روحانی خواسته است "بر اساس تکلیفی که قانون اساس و مردُم بر عُهده اش گذاشته اند" از "حاکمیت مُستبد" بخواهد تا برای وی دادگاه علنی تشکیل دهد.

هنوز روشن نیست حُجت الاسلام حسن روحانی که به وعده "رفع حصر" خویش عمل نکرده و حاضر نیست در این باره نیز توضیح دهد، چگونه با درخواست حداقلی آقای کروبی برخورد خواهد کرد. روشن اما این است که آقای خامنه ای به مُخالف خود تریبون نمی دهد و آقای روحانی هم - همانطور که نشان داده – نه تنها هزینه پیگیری چنین مُطالبه ای را به گردن نمی گیرد، بلکه در اصل منافعی نیز در برجسته شدن دوباره صف بندیهای 88 نمی بیند.

آقای کروبی فرار آیت الله خامنه ای از تبهکاری 88 را که گمان می برد با نمایش انتخاباتی اخیر به یک پیاده روی صُبحگاهی بدل گردیده، به تلاش با اعمال شاقه فرا رویانده است. حُجت الاسلام کروبی بدین وسیله همچنین به گونه ناخواسته پروژه جناح میانه حُکومت و زایده های "اصلاح طلب" آن مبنی بر بایگانی مُطالبات خیزشهای 88 و 89 و مُعامله بر سر آن را نیز با چالش روبرو ساخته و فشار بدنه اجتماعی این نیرو را بر آن افزایش داده است.

گذشته از مُندرجات و مضمون نامه آقای کروبی، بازتاب گُسترده آن به گونه مُجرد نشان می دهد که یورش خونین و گله وار "نظام" به جامعه در سالهای 88 و 89، صف بندی اصلی و شکل گرفته در بطن آن را برهم نزده و پراکنده نساخته است. "نظام" از بُحران گذر نکرده، با حلقه طنابی بر گردن، سنگینی آن را به دُنبال می کشد.

Saturday, 9 April 2016


یکشنبه 22 فروردین 
موشک خامنه ای به سنگ خورد
منصور امان
با همان شدت و تُندی، حمله آیت الله خامنه ای به حریفانش در باند رقیب پاسُخ گرفته است. آقایان رفسنجانی و روحانی، رهبران جناح میانه حُکومت، با پاتکی سنگین به استقبال یورش سال جدید رهبر باند رقیب رفتند تا دو ویژگی مُهمی که این جدال بر دوش حمل می کند را برجسته سازند.

ناگُفته پیداست که حمله مُستقیم آقای خامنه ای به دولت و سپس آقای رفسنجانی، یک ابتکار مُنفرد و لحظه ای نبود. سُخنان خشم آلود او در نوک پیکان یک کارزار سازمانیافته قرار داشت که از سوی همدستان نظامی و امنیتی و ابزارهای تبلیغاتی اش پی گرفته شد و هیچ هدفی کمتر از درگیر کردن مجموعه "نظام" در کشمکش به راه افتاده را نشانه نگرفته بود.

باند ولی فقیه همه وزن خود را در این کفه ترازو افکنده است و به جدال با باند رقیب گُستره ای کم پیشینه بخشیده که تنها می توان آن را با دامنه رویارویی و مرزبندی در ماه های ابتدایی خیزشهای 88 مُقایسه کرد. این کیفیت و جایگاهی که برای جدال کُنونی ایجاد کرده، در سوی دیگر میزان ریسک بالایی که جناح میانه حُکومت برای درگیر شدن در آن باید بپذیرد را مُحاسبه پذیر می کند.

حال، این واقعیت که با وجود چنین مُخاطره بالایی، آقایان و رفسنجانی و روحانی با شدتی برابر و از روبرو به حمله باند رقیب پاسُخ می دهند، یک ویژگی مُهم که بر فراز رویارویی حاضر مُعلق است را نیز آشکار می سازد: جناح میانه حُکومت عقب نشینی و باخت در این جدال را برابر با شکست در جنگ به طور کُلی ارزیابی می کند. جناح مزبور از نُقطه ای که در آن ایستاده و زمینی که در پی عقب نشینی باند رقیب تصرُف کرده، نمی تواند پس بنشیند. چنین پسروی، بازی را به پیش از خُرداد 92 برمی گرداند و دستاوردهایی همچون ریاست جمهوری و مجلس دهُم را که با سازش رُقبا به دست آمده، به هیچ بدل می سازد.

ویژگی دُوُم در کشمکش باندهای قُدرت جمهوری اسلامی را از رابطه نامُتوازن بین نیروی سنگین وارد شده از سوی آقای خامنه ای به میدان و نتیجه عینی آن می توان برگرفت. واکُنش آقای رفسنجانی و پس از وی، آقای روحانی به لشکرکشی دراماتیک "رهبر" و همدستانش به روشنی نشان می دهد که خیز آنها قادر به ترسیم نقشه جدیدی از وضعیت دو جبهه در میدان نگردیده و نتوانسته حریفان را حتی یک گام به عقب براند.

مُعادله مزبور و برآمد آن از طریق کشیدن خط تاکید زیر موقعیت واقعی باند حاکم جمهوری اسلامی یک ویژگی کلیدی دیگر را بازگو می کند: آقای علی خامنه ای و شُرکای نظامی و امنیتی اش در موضع ضعف قرار دارند و زیر فشار دینامیسم "جام زهر"، بدون توقُف در حال عقب نشینی هستند.

از این رو، بیراه نیست اگر جدال اول سال باندهای حُکومتی فقط نُقطه – علامتی در تقویم بُحران سیاسی در "روزگار" پیش روی "نظام" دانسته شود.

Friday, 8 April 2016


شنبه 21 فروردین 
"امروز تهران خطرناک تر از هر زمان دیگریست"
لیلا جدیدی
یکسال پس از توافق هسته ای با جمهوری اسلامی، آمریکا در برابر چالشهای متعددی از جمله دخالت رژیم در یمن که با کشف کشتی حمل سلاح به این کشور آشکار تر شده، حمایت همه جانبه از دیکتاتور سوریه، آزمایشهای موشکی، آتش افروزی در بحرین و غزه، حملات سایبری و غیره قرار گرفته است. با این حال وزیر خارجه این کشور به خاورمیانه سفر کرده است تا به سران دولتهای عربی اطمینان خاطر بدهد که پس از برجام خطر رفع شده است. اما پاسخ سران عرب به وی، "امروز تهران خطرناک تر از هر زمان دیگریست" بود.

به تازگی آقای اوباما خواستار آن شده بود تا ریاض و تهران با یکدیگر سازش کنند و دورنمای عاقبت خوش و بهشتی که با تقسیم قدرت در خاورمیانه بین این دو ایجاد خواهد شد را نشان داده بود.

از این رو، آقای کری در این سفر تلاش کرد تا طرفهای عربی را قانع کند که رژیم بدون توانایی ساخت بمب اتمی دیگر خطرناک نیست. این در حالیست که به روشنی می داند واقعیت چنین نیست. وی پیش از سفر در یک مصاحبه تلویزیونی در نیویورک اشاره به مخالفت خامنه ای با رفسنجانی و "موشک بله، گفتگو نه" کرده بود. وی گفته بود که به خوبی به اختلافات درونی رژیم واقف است.

اما شیخ خالد بن احمد آل خلیفه، وزیر امور خارجه بحرین، در پاسخ به گفته کری مبنی بر کاهش خطر رژیم، بر دو نکته پیشرفت سریع برنامه های موشکی با حمایت کامل خامنه ای و روال رو به بالای دخالتهای هژمونی طلبانه رژیم تاکید کرد. وی بار دیگر یادآور شد "امروز تهران خطرناک تر از هر زمان دیگر است" و سپاه پاسداران رژیم در همه امور مخرب دست دارد.

اما آقای کری ضمن اعتراف به صحت گفته وی، خوش باورانه اختلافات درونی رژیم را مثبت و امیدوار کننده توصیف کرد.

این در صورتی است که خامنه ای برای نمایش قدرت به غرب و تخریب پروژه روحانی از یکسو طرفهای خارجی را به "عمل نکردن به وعده ها" متهم می کند و از سوی دیگر، در هراس از "برجام 2" و برجامهای بعدی تلاش دارد هر چه بیشتر با آزمایشهای موشکی، دخالت در سوریه، یمن بحرین , غزه بر ستون قدرت خود تکیه کرده و باندش را از بن بستی که پروژه "نرمش مزورانه" ایجاد کرده، خلاص کند.

Thursday, 7 April 2016


آدینه 20 فروردین 
از حصار امنیتی ولی فقیه تا مدارس بی دیوار
زینت میرهاشمی
پخش خبرها و تصاویر دردناک از فقر و تنگدستی مردم سیستان و بلوچستان، در بیت زَر و زور خلیفه ارتجاع تاثیری نداشته است. اگر بچه های فقیر مناطق مرزی از اسباب بازی محروم هستند در عوض سرکردگان سپاه به یاری ولی فقیه و حسن روحانی حسابی با موشک بازی سرگرم هستند.

پخش خبر دردناک فروریختن دیوار مخروبه خانه همجوار مدرسه بی دیوار بر سر دانش آموزان در روستایی در سیستان و بلوچستان و جان دادن معلم این مدرسه برای نجات جان دانش آموزانش، می توان آن را جنایتی دیگر در حق مردم مناطق محروم ایران که همه مسئولان رژیم و در راس آن ولی فقیه نقش دارند به حساب آورد. مدیر کل آموزش و پرورش سیستان و بلوپستان با بی شرمی از فداکاری معلم  جان باخته یاد کرده و و برای وی درخواست «علو درجات» کرده بدون آن که پاسخ به نداشتن دیوار برای مدرسه را دهد. «علو درجاتی» که سرکردگان رژیم در خانه های امن و حصار کشیده خود به آن پوزخند می زنند. 
وضعیت دردناک مردم مناطق مرزی سیستان و بلوچستان آینه ای از فساد، چپاوگری و بی عدالتی در دیکتاتوری مذهبی ولایت فقیه و نمونه ای از عمل و اقدام اقتصاد مقاومتی مورد نظر خامنه ای است.
در رویدادی دیگر برگزاری مراسم «رونمایی از 12 دستاورد هسته ای» و جدل لفظی روحانی، رفسنجانی و خامنه ای بر سر این که با چه زبان باید با آن طرف مرزیها روبرو شد، حکایت جام زهر را رونمایی می کند. برآمد جدلهای پارو زنان کشتی ورشکسته حکومتی، تقسیم قدرت و ثروت است و تنها موردی که به حساب نمی آید، ساختن دیواری مستقل برای مدارس بی حصار است.  حصار مدرسه های بی دیوار، خانه های مجاور آن است و دیوار امن سران حکومت به بهای فقر مردم ساخته می شود. 

Tuesday, 5 April 2016


چهارشنبه 18 فروردین 
دستگیری کارگران مجتمع مس میدوک محکوم است
زینت میرهاشمی
دستگیری 15 تن از کارگران مجتمع مس میدوک در شهر بابک از استان کرمان، نشان دهنده هراس رژیم از تشکل یابی و تداوم حرکتهای اعتراضی کارگران است. کارگران این مجتمع به دنبال شکایت کارفرمای این معدن در پی اعتراض صدها تن از کارگران در روز یکشنبه 15 فروردین انجام شده است.
همایش اعتراضی کارگران مجتمع مس میدوک روز یکشنبه در اعتراض به شرایط نابرابر مزد در برابر محل کارشان برگزار شد. در این همایش اعتراضی 800 تن از کارگران شرکت داشتند.

حرکتهای اعتراضی کارگران مجتمع مس منطقه شهر بابک سابقه طولانی دارد و تا کنون همواره مورد سرکوبی ماموران رژیم قرار گرفته است. دستگیری با شکایت کارفرما شکل جدید از سرکوب سیستماتیک کارگران است.
در پایان سال 94 نیز شاهد دستگیری تعدادی از کارگران مجتمع مس خاتون آباد بودیم که هنوز پرونده آنها تعیین تکلیف نشده است. دستاورد «اقدام و عمل» اقتصاد مقاومتی برای کارگران در سال 95، در قدم اول دستگیری تعدادی از کارگران است.
بر طبق مثل «سالی که نکوست، از بهارش پیداست»، متاسفانه برای کارگران در این سال چشم اندازی جز درد و رنج وجود ندارد.
این گونه بازداشتها برای خاموش کردن صدای اعتراض کارگران و جلوگیری از گسترده تر شدن آن است. ترس رژیم از شورشهای احتمالی در اثر تشدید فقر، بی عدالتی و تنگدستی بارها از زبان برخی از کارگزاران رژیم بیان شده است. اعتراض به شرایط نابرابر و مبارزه برای مزد عادلانه حق ابتدایی کارگران است. دستگیری کارگران معدن مس میدوک محکوم است. 

Monday, 4 April 2016


سه شنبه 17 فروردین 
"مُقاومت اقتصادی" دامنگیر مُسافران مترو و اُتوبوس شد
منصور امان
در همان حال که نرخ تورم به گونه معجزه آسایی در آمار دولتی به طور ماهانه پایین می آید، پیشروی بهای کالاها و خدمات در مسیری باژگون و بدون نگاه به این تصویر مجازی همچنان ادامه دارد. در تازه ترین رونمایی از این تقابُل، شورای شهر تهران قیمت حمل و نقل همگانی را تا 25درصد افزایش داده است.

نهاد حُکومتی مزبور در نخُستین نشست خود در سال جدید این افزایش بها را به تصویب رساند. این اقدام زمان کوتاهی پس از آن صورت گرفت که بانک مرکزی و مرکز آمار حُکومت کاهش نرخ تورم به 11.3درصد در اسفند ماه را اعلام کردند. اما تصمیم شورای شهر تهران برای گران کردن 25درصدی بلیط مترو و افزایش 15درصدی کرایه اُتوبوس و تاکسی، تاثیر و هزینه تلاش آماری دستگاه های رقم پرداز را حتی پیش از آنکه پا به کوچه و خیابان بگذارد، هدر داده است.

با این حال، کارشناسان جنگ روانی حُکومت این بار نیز فراموش نکرده اند که تصمیمهای فلاکت بار با آثار گُسترده اجتماعی را به طور پلکانی و با زمینه سازی به خورد هدفها بدهند. یک مُشاجره زرگری بین شورای شهر و فرمانداری، وظیفه مزبور را برای به نوسان درآوردن تخته پرش قیمت حمل و نقل همگانی انجام می دهد.

همزمان، شواهد بیانگر آن است که افزایش نرخ خدمات حمل و نقل فقط به تهران محدود نمی شود و باید آن را یک طرح سراسری به حساب آورد که به همین اعتبار، از سوی بالاترین مراکز تصمیم گیری اندیشیده شده است. در سناریوی جدید حُکومت برای سرکیسه کردن اقشار تُهیدست، شوراهای شهر فقط نقش بازیگر نمایش را دارند.

بیرون زدن دُم خروس تقلُب آماری از زیر عبای حُکومتی را حتی بدون کُمک سیاهی لشکرها هم می توان مُشاهده کرد. شکاف بین واقعیت افزوده "نظام" و واقعیت سره چندان پهناور است که سیاهه به خوبی دستکاری شده دستگاه آمار پرداز نیز از لبه آن می لغزد.

در آخرین گُزارش مرکز آمار و در لابه لای "خبرخوش"های سلسله وار آن می توان خواند که نرخ برخی دیگر از کالاهای پایه ای دولتی مانند آب، برق و سوخت در سال 94 بیش از 34درصد افزایش داشته است.

رقم سازی حُکومت از نرخ تورُم و گرانی از چشم میلیونها کارورزی که "نظام" با کُلاهبرداری آماری مانع افزایش دستمُزد آنها و فرو رفتن هرچه بیشتر شان در فقر و ادبار ناشی از آن گردیده، پنهان نمی ماند. اقتصاد ریاضتی آقایان خامنه ای و روحانی به تمام و با همه سنگینی ای که بُحران اقتصادی در یک سیستم ناعادلانه، ناکارا و فاسد می تواند داشته باشد، روی دوش آنها سنگینی می کند.

Saturday, 2 April 2016


یکشنبه 15 فروردین 
خیز باند حاکم برای گروگان گرفتن "میانه روها"
منصور امان
پس از تبلیغات موشکی با خط و تیتر عبری، باند حاکم جمهوری اسلامی همچنان در جهت نمایش قُدرت در برابر غرب و خرابکاری در پروژه نزدیکی جناح میانه حکومت به آن پیش می رود. زمان کوتاهی پس از حمله شدید آقای خامنه ای به طرفهای خارجی به دلیل "عمل نکردن به وعده ها" و "خسارت محض" نامیدن توافُق وین، حُجت الاسلام روحانی نیز از دُوُمین سفر سیاسی - اقتصادی خود به اُروپا در سطح دولتی بازماند.

در حالی که آقای روحانی و تیم او همچنان کوشش می کنند برهم خوردن سفر اُتریش را اقدامی به خواست خود جلوه دهند و برای آن "دلایل امنیتی" می تراشند، باند رقیب هیچ مُشکلی در آشکار سازی مُخالفت خویش با سفرهای خارجی آنها زیر پوشش "بی حاصل بودن" ندارد.

به خوبی فهم پذیر است که آقای روحانی که در پروسه عقب نشینی هسته ای به جایگاه طرف حساب آمریکا و اُروپا بر کشیده شده، مایل نیست جایگاه مزبور را با به وجود آمدن این گمانه که در تعیین سیاستهای حُکومت نقشی حاشیه ای دارد، به خطر بیاندازد. "دلایل امنیتی" یا آنگونه که به تازگی یک وزیر کابینه وی ابراز داشته "موضع عزت، حکمت و مصلحت"، دُعای زیر لبی "دولت تدبیر و..." برای برکنار ماندن از این شر است. ابراز شگفتی میزبانان اُتریشی حُجت اُلاسلام روحانی از دلایل اعلام شده برای لغو سفر وی، به خوبی کارایی اوراد یاد شده را نیز بیان می کند.

در مُقابل، باند ولی فقیه توسُط رسانه های تحت کُنترُل خود و در پیشاپیش آنها، صداوسیمای جمهوری اسلامی، به گونه نمایان توجیهات باند رقیب در این باره را زیر سووال می برد و آگاهانه بر بی پایه گی آنها انگُشت می نهد. شکایت نامه وزیر بهداشت از "رسانه ملی" و "طیفی از رسانه ها" به دلیل "بی اساس جلوه دادن اطلاعیه دفتر ریاست جمهوری"، میزان حرارت و اشتیاق فراوانی که باند ولایت در این رابطه به خرج می دهد را مکتوب کرده است.

آقای خامنه ای و شُرکا به وسیله این تبلیغات، برای طرف حسابهای "نظام" پیرامون علت لغو سفر آقای روحانی شفاف سازی کرده و از این رهگُذر، آدرس نهاد اصلی تصمیم گیری در مُناسبات خارجی را ارسال می کنند. باند حاکم روشن می سازد که بدون به حساب آوردن منافع سیاسی و اقتصادی آن و دریافت امتیازهای مُشخص، جناح میانه حُکومت که مُخاطب غرب در بهبود مُناسبات به شمار می رود، به شتاب فلج و سپس مُنروی خواهد گردید.

این بازی را باند ولی فقیه با غرب در گذشته نیز با توپ یک دولت "میانه رو" دیگر به گونه موفقیت آمیزی پیش برده است. آقای خامنه ای از دولت حُجت اُلاسلام خاتمی و اصلاحات وعده داده شده وی به مثابه ابزار فشاری برای به دست آوردن امتیازهای گوناگون از پُشتیبانان خارجی آن و سفت کردن چیرگی سیاسی و اقتصادی خود بهره برد. باند حاکم در ازای سکه نقد خارجی، به "مُدره ها" در داخل میدان مانور می داد تا آنها چشم انداز "تغییر از راه تبادُل" را برای شُرکای غربی شان سر پا نگه دارند. پروژه هسته ای یکی از دستاوردهای این دوره است.

آقای روحانی نیز که کارت مُستقلی برای رقابت در شرایط برابر با باند حاکم ندارد، از پیش شرطهای لازم برای تبدیل شدن به گروگان جناح رقیب برای حل و فصل مسایل خود با غرب برخوردار است. برهم زدن سفر وی به اُتریش و عراق، دریچه این تحوُل را نیمه باز کرده است. هرگاه آمریکا و اُروپا زیر عُنوان کُمک به تحکیم موقعیت "میانه روها" به سیاست مزبور پاداش دهند، گُذار جناح میانه حُکومت به این سمت را کامل کرده اند.

فاکت این است که ترفندها و چاره اندیشیهای آقای خامنه ای و باند او از موضع ضعف و در حالی که رو به عقب در حال پس نشستن هستند به میدان افکنده می شود. سنگری که باند حاکم از آن شلیک می کند، فقط با چشم پوشی حریفان از تصرُف آن پا برجا می ماند. جناح میانه حُکومت و پُشتیبانان خارجی آنها می توانند انتخاب کنند.

Friday, 1 April 2016


شنبه 14 فروردین 
نمونه های تازه، تاکید بر هویت تروریستی رژیم جمهوری اسلامی
لیلا جدیدی
تروریسم با هدف ایجاد هراس و تهدید مخالفان و از سوی دیگر، امتیازگیری و پیشبرد اهداف قدرت طلبانه، راهبردی است که جمهوری اسلامی تحت هیچ شرایطی متوقف نکرده. در واقع "تروریست"، واژه ای است که هویت اصلی رژیم را تعریف می کند. چند نمونه از فعالیتهای تروریستی اخیر و نمونه هایی از اعمال تروریستی گذشته، حلقه به هم پیوسته این زنجیره را هویدا می کند.

پناهجویان ایرانی، به ویژه مخالفان و منتقدان جمهوری اسلامی که کشور زادگاه و خانواده خود را ترک می کنند، در کشور تبعیدگاه خود نیز پیوسته مورد تهدید و حمله جنایتکارانه مزدوران جمهوری اسلامی قرار می گیرند. در این رابطه، در اکثر مواقع دولتهایی که مهماندار پناهندگان هستند، چشم خود را بر این اعمال بسته اند. با این حال، گهگاه رژیم به تله قوانین آن کشورها می افتد. از جمله، به تازگی دادگاهی در ترکیه اقدام به محاکمه دو مزدور - تروریست جمهوری اسلامی که قصد ربودن یک خلبان ایرانی مخالف رژیم را داشتند کرده است. این نمونه افشا شده ای از صدها اقدام تروریستی دیگر رژیم است که مسکوت باقی مانده اند.

ترکیه که مقصد اول فعالان تبعیدی و به ستوه آمده ایرانی است، مرکز فعالیتهای تروریستی رژیم نیز هست. یک نمونه، ترور سید جمال حسینی (اسفندیار بهار مست)، سردبیر "خبرگزاری هرانا" و از فعالان حقوق بشر در ایران است که بیش از دوسال پیش، پس از مدتها مورد تهدید قرار گرفتن، سرانجام در دفتر کار خود در ترکیه ترور شد.

ترور، آدم دزدی، آدم کشی، بمب گذاری و پشتیبانی از گروه ها و دیکتاتورهای جنایتکار در سوریه و عراق از مشغولیات روزمره جمهوری اسلامی است و بیشرمانه حتی در مواردی مانند سلمان رشدی، به طور آشکار برای انجام این اعمال جنایتکارانه جایزه نقدی تعیین می کند.

رژیم جنایتکار ولی فقیه در پرونده خود قتل دکتر کاظم رجوی، دکتر شرفکندی و 3 تن از یارانش، داریوش و پروانه فروهر، شاهپور بختیار، شهریار شفیق، غلامعلی و غلامحسین اویسی، فریدون فرخزاد و ده ها نمونه دیگر را دارد که دامنه آن از ایران به ترکیه و یونان و آلمان و آمریکا و غیره کشیده شده است. افزون بر آن، بارها در کشورهای مختلف اقدام به بمب گذاری کرده و در عرصه تروریسم بین المللی و پشتیبانی از تروریسم نیز از سفره زحمتکشان ایران هزینه های کلانی صرف می کند.

در تداوم این سیاست، به تازگی ارسال تسلیحات آن به سومالی برای سومین بار افشا گشته است. در کشتی شناسایی شده، "صدها قبضه کلاشینکف، تیربار و تسلیحات ضد تانک" حمل می شده است.

تروریسم جزو هویت رژیم جمهوری اسلامی و ابزار بقای آن است. عقب نشینی اتمی در جایگاه تروریسم در نظام ولایت فقیه تغییری نمی دهد.