Saturday, 31 October 2015


یکشنبه 10 آبان 
مشکل لاریجانی، فالوده خوردن احمد شهید یا نقض حقوق بشر؟>
زینت میرهاشمی
ادامه نرمشهای قهرمانانه ولی فقیه با ژستهای ظریف در کنفرانس وین در میز گفتگو بر سر سوریه، نمی تواند کابوس حقوق بشر را از حافظان استبداد دینی محو کند زیرا این حقوق بشر است که با استبداد مشکل دارد و آن را به چالش می کشد.
آخرین گزارش احمد شهید،گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در باره نقض حقوق بشر در ایران، در هنگامه نمایش زهر خوران و مُدِره نمایی در خارج از ایران، پایوران رزیم را آن چنان برآشفته کرده که از به قلم کشیدن ترواشهای ذهنی بیمارگونه خود در رابطه با احمد شهید و فعالان حقوق بشر دریغ نکردند. یک نمونه مبتذل آن گیر دادن محمد جواد لاریجانی معاون حقوق بشر قوه قضائیه رژیم به «فالوده خوردن» احمد شهید است. لاریجانی گفت:«گروههای تروریستی که این گزارشگر ویژه روزانه با آنها فالوده می خورد به عنوان فعالان حقوق بشر مطرح می شوند و حرفهای آنها در این زمینه منتشر می شود.»
این کارگزار ولی فقیه، روز آدینه 8 آبان در واکنش به گزارش اخیر احمد شهید، مدعی شده که در ایران «مشکلی به نام حقوق بشر نداریم.»
در روز جمعه 8 آبان، خبر محکومیت 10 سال حبس تعزیری برای عبدالفتاح سلطانی همراه با محرومیت از وکالت پخش شد.
مسعود و خسرو کردپور، دو برادر روزنامه نگار و موسس بنیاد دموکراسی و حقوق بشر کردستان، فقط به جرم دفاع از حقوق بشر در زندان به سر می برند. معلمان زندانی منجمله علیرضا هاشمی، عبدالرضا قنبری، رسول بداقی، علی اکبر باغانی، اسماعیل عبدی و محمود بهشتی به دلیل اعتراض به وضعیت کار و معیشت خود در زندان به سر می برند. از زندانی کردن کارگران، اقلیتهای دینی، وبلاگ نویسان، فعالان کودکان، محیط زیست و فعالان شبکه های اجتماعی تا قتل شاهرخ زمانی، ستار بهشتی و ریحانه جباری و .... همه شواهد زنده و عیان برای بازگویی نقض حقوق بشر توسط رژیم ولایت فقیه است. دیدن این واقعیتها ربطی به فالوده خوردن ندارد.

در ادامه واکنشها به گزارش احمد شهید، رئیس فراکسیون حقوق بشر مجلس، حقوق بشر را غیر قابل مذاکره دانست و منبع گزارش احمد شهید را «فراریهای دارای پرونده ترور» دانست.
گزارش احمد شهید همه آن فجایعی که در سیاهچالهای علنی و مخفی بر سر زندانیان وارد می شود را در بر نمی گیرد و صفحه های زیادی در مورد نقض حقوق بشر باید به گزارش احمد شهید اضافه کرد تا بتوان گوشه ای از جنایتهای رژیم در ذبح حقوق بشر مردم ایران را نشان داد. رژیم برای اثبات ادعای خود در مورد احمد شهید می تواند در زندانها را فقط برای یک روز برای بازدید خبرنگاران و نهادهای بین المللی مدافع حقوق برای بازدید باز کند. حداقل می تواند به احمد شهید ویزای ورود به ایران دهد تا معلوم شود در ایران چه می گذرد.

Friday, 30 October 2015


شنبه 9 آبان 
جنایت علیه ساکنان لیبرتی و میرزابنویسهای دهان گشاد
لیلا جدیدی
سیاهی که در می رسد، مار و عقربها از سوراخ برای نیش زدن بیرون می آیند. غزال که به خاک می افتد، کفتارها برای تکه تکه کردنش هجوم می آورند و سرانجام، عده ای ابله سودمند همراه و همزبان با اوباش سایبری رژیم پس از هر جنایت علیه ساکنان اشرف/ لیبرتی راه دشوار آشپزخانه تا کامپیوتر را طی می کنند تا میرزابنویس دهن گشاد رژیم شوند.

این خوش نشینها بدون حضور در یک کلاس عملی، برای مبارزانی که سابقه بیش از سه دهه مبارزه سخت و بی امان با رژیم جمهوری اسلامی را در کارنامه دارند، نسخه می پیچند و از خزینه ذهن ارباب – رعیتی خود استدلال بیرون می کشند که "رهبران اعضا را به کشتن داده اند".

این متخصصان منزوی، هرگز مناسبات جمعی و تشکیلاتی را درک نکرده اند اما خود را "مخالف" و "سیاسی" می نامند و جهت نمایش انساندوستی، برای کسانی که در مبارزه جان خود را از دست داده اند، به قید شرط و تبصره اشک تمساح می ریزند.

غیر از این جمع، ارتش سایبری جمهوری اسلامی هم پس از هر عملیات جنایتکارانه، به لطف ساعتی هفت هزار تومان دستمزد، به صف و آماده به خدمت می شود تا پشت چهره های مرموز و ناشناخته، گندابه های فکری اطاق فرمان خود را در پوششهای مختلف، از حمله مستقیم تا دلسوزی مزورانه به اطراف بپاشد.

پاسخ به مار و عقربها این است: پرنده از پرواز دست نمی کشد، بخاطر اینکه کسی تیر در کمان دارد. پرنده، پرنده است. این مار و عقربها هستند که در لانه های خود دفن می شوند.

Thursday, 29 October 2015


آدینه 8 آبان 
قطار هسته ای وین در راه دمشق
منصور امان
رژیم جمهوری اسلامی در حالی پای میز مُذاکره در باره "عقبه استراتژیک" نشانده شده که همچنان در گرداب "جام زهر" هسته ای و شکست استراتژی ماجراجویانه اش دست و پا می زند. برای دریافت آنکه سیاست و راهکار "نظام" در برابر پروسه آغاز شده گرد سوریه چه خواهد بود، فقط کافی است به پیوستگی تلاش آن برای دستیابی به بُمب هسته ای با سیاست توسعه نفوذ مُخرب در منطقه نظر افکنده شود.

این دو، اجزایی از یک استراتژی و هدفگذاری واحد هستند که در تاکتیک و روشها نیز از منطق مُشترکی پیروی می کنند. بُمب و بیروت ابزارهایی حیاتی برای تضمین بقای سیستمی هستند که به لحاظ طبقاتی، ایدیولوژیک و ساختاری در تضاد و کشمکش دایمی با جامعه خود و با دُنیای پیرامون اش قرار دارد.

بر این اساس، هر گاه هدف طرفهای خارجی "نظام" از جلوگیری از مُسلح شدن رژیم ماجراجوی مُلاها به جنگ افزار هسته ای، رویارویی با این تضاد و آثار چند وجهی و منطقه ای آن بوده باشد، پروژه ژنو و وین تنها نخُستین گام در این جهت می تواند به حساب آید.

از سوی دیگر، مُبتکر و کارگزاران "نرمش قهرمانانه" هم به خوبی آگاهند که بدون "اعتماد سازی" و جلب رضایت طرفهای خارجی خود در پهنه های منطقه ای مورد اختلاف، امتیازهای ناشی از عقب نشینی دردناک هسته ای در سطح تعلیق تحریمها و کاهش فشار باقی مانده و منافع سیاسی و اقتصادی واقعی که بتوان آن را جایگزین "تضمین امنیتی" از دست رفته کرد، نخواهد داشت.

اگرچه مُذاکرات هسته ای و توافُق در پی آن هر چیزی جُز شفاف بوده است، با این حال تردیدی نیز وجود ندارد که "توافُق جامع" نمی تواند فقط نطنز و اراک را در بر بگیرد. بنابراین اکنون برای رژیم ولایت فقیه مساله اصلی روی میز، چگونگی هضم پیوستهای ژنو است که باید اعتراف کرد، با توجه به دُچار بودن کماکان آن به عوارض دردناک "جام زهر" قبلی، کار ساده ای نیست.

با این همه، حاکمان ایران در این مسیر روی همان ریلی حرکت خواهند کرد که به ایستگاه هسته ای وین رسید؛ کمی گزافه گویی اینجا، اندکی عربده کشی آنجا، مقداری خط قرمز کشی گرد خود، چند مُشت و لگد نثار یکدیگر و در انتها کُرنش "قهرمانانه" تا زانو!

Tuesday, 27 October 2015


چهارشنبه 6 آبان 
پذیرایی دولت از "مُفت خورها"
منصور امان
شکاف شکل گرفته در دولت بر سر سیاستهای اقتصادی گُسترش می یابد. یک مُشاور ارشد آقای روحانی، به چهار وزیر مُنتقد در کابینه حمله بُرده و آنها را زیرلبی "مُفت خور" و "رانت خوار" نامیده است.

آقای اکبر تُرکان که از چهره های پُرنفوذ جناح میانه حُکومت به حساب می آید، وزیران کار، دفاع، اقتصاد و صنعت را مورد حمله قرار داده و خواسته های مطرح شده توسط آنان در نامه به رییس دولت را "نابجا" توصیف کرده است. او نامبُردگان را مُتهم می کند که "به دُنبال رانت" هستند.
چهار وزیر در نامه مزبور خواهان "اقدام ضرب الاجل" آقای روحانی برای رسیدگی به وضعیت اقتصادی و بازار سرمایه شده و در این رابطه به گونه مُشخص به بازار بورس و صنایع بُزُرگ اشاره کرده بودند.

آقای تُرکان در ادامه حمله خود به مُنتقدین در دولت، از بی اعتنایی حُجت الاسلام حسن روحانی به آنها و "پشیمان" شدن شان سُخن می گوید. با این حال چنین می نماید فشار رُقبا که از طریق چهار وزیر سر باز کرده و مُنتقل گردیده، چندان نیز بی تاثیر نبوده و موجبی برای پشیمانی وجود ندارد.

زمان کوتاهی پس از علنی شدن اختلافها، آقای روحانی از تهیه یک "بسته اقتصادی رونق" خبر داد که بر اساس آن بیش از 10 میلیارد دُلار در قالب "طرحهای عُمرانی" و "یارانه" به کیسه شرکتها و موسسات وابسته به جناح رقیب ریخته خواهد شد. وی همچنین وعده داد که در این بسته، رانتهای دولتی "ارزان و بیشتری" زیر نام "تسهیلات" به بخشهای مالی و صنعتی رقیبانش اختصاص خواهد داد.

پیرامون نرخ خوراک شرکتهای پتروشیمی که آقای تُرکان بر "رانت" موجود در آن تمرکُز ویژه ای کرده بود نیز پیشرفتهایی به نفع "مُفت خور"ها به دست آمده است. وزیر و مقامهای وزارت نفت از انجام مُذاکراتی برای کاهش نرخ خوراک شرکتهای پتروشیمی خبر داده اند.

به نظر می رسد سُخنان تُند آقای تُرکان علیه چهار وزیر، در حقیقت بیان نارضایتی بخشهایی از جناح میانه حُکومت از عقب نشینی آقای روحانی در برابر فشار باند رقیب باشد. "بسته رونق" وی در پهنه اقتصاد، به خوبی می تواند پروژه این جناح در میدان سیاست را زمینگیر کند.

Monday, 26 October 2015


سه شنبه 5 آبان 
اعتراض 26 روزه کارگران قطار شهری اهواز
زینت میرهاشمی
حرکتهای اعتراضی کارگری به طور رومزه در همه نقاط ایران جریان دارد. روز دوشنبه 4 آبان تجمع اعتراضی کارگران قطار شهری اهواز مقابل ساختمان شرکت پیماتکاری کیسون بیست و پنجمین روز خود را پشت سر گذاشت. کارگران این شرکت که به دلیل عدم دریافت 8 ماه حقوق خود از روز 10 مهر ماه دست به اعتراض زده اند همچنان بدون پاسخ و بدون حقوق مانده اند.
طی دو روز اخیر شاهد دو حرکت اعتراضی برجسته در اعتراض به بیکاری بودیم. کارگران صنایع فلزی ایران روز شنبه 3 آبان در اعتراض به بیکار شدن خود در مقابل اداره کار اسلامشهر دست به تجمع زدند. مدیریت این کارخانه کارگران را به صورت فله ای از کار اخراج کرده که این امر موجب اعتراض کارگران شد.
روز یکشنبه 3 آبان، کارگران اخراجی شرکت حفاری شمال در اعتراض به بیکاری در برابر ساختمان بنیاد مستضعفان دست به تجمع اعتراضی زدند. بنیاد مستضعفان سهامدار اصلی این شرکت است.
روز دوشنبه 4 آبان، کارکنان شرکت حفاری شمال منطقه عملیاتی دهلران دراعتراض به عدم پرداخت چندین ماه حقوقشان دست به اعتصاب زدند. در همین روز كاركنان حفاظت محيط  زيست مقابل این سازمان اقدام به تجمع اعتراضی کردند و برای چندمین بار مربیان پیش‌دبستانی مقابل مجلس تجمع کردند و ساکنان کوی فرمانداری بویراحمد در اعتراض به نداشتن گاز نیز تجمع کردند.
در رویدادی دیگر جمع کثیری از مردم خارک روز یکشنبه 3 آبان دست به تجمع اعتراضی زدند. اعتراض مردم خارک به عدم امکانات برای رفت و آمد بیماران، عملی نشدن وعده و وعیدهای حکومتیان و بیکاری بود. عضو شورای شهر خارک بیکاری جوانان در جزیره ای که 95 درصد نفت کشور را صادر می کند را علت نارضایتی مردم اعلام کرد.
هیچکدام از خواسته های کارگران که همه روز چندین حرکت اعتراضی بر پا می شود، در بسته حسن روحانی جایی ندارد. همان بسته ای که برای پر کردن جیب رانت خواران و بورس بازان به اسم قلابی تحریک تقاضا و رونق اقتصادی ارائه شده است. این بسته برای زندگی و معیشت نیروهای کار چشم انداز وخیم تری نوید می دهد.

Saturday, 24 October 2015


یکشنبه 3 آبان 
سناریوی مذاکره برای خرید وقت به نفع دیکتاتوری اسد
زینت میرهاشمی
به دنبال پایان بدون نتیجه نشست چهار جانبه وزاری خارجه آمریکا، روسیه، عربستان و ترکیه در روز ادینه اول آبان در وین، موضع وزیر خارجه روسیه در رابطه با ادامه مذاکرات پیرامون بحران سوریه در حالی که  تلاش روسیه برای دخالت دادن رژیم ایران در این نشست بی نتیجه ماند،  قابل توجه است. علت بی نتیجه بودن این نشست، اختلاف بر سر حل بحران با مشارکت بشار اسد یا بدون حضور او است.
این نشست بدون حضور نیروهای مخالف بشار اسد تشکیل شد و طبیعتا ادامه این گونه نشستها راه حلی برای حل بحران سوریه در بر نخواهد داشت.  هدف روسیه در دخالت نظامی در سوریه به بهانه جنگ با داعش در حقیقت تغیر مسیر سیاستهای احتمالی نیروهای غربی بر سر سرنوشت بشار اسد و تثبیت موقعیت خود در سوریه است. تنها پایگاه نظامی روسیه در مدیبرانه در ساحل سوریه قرار دارد.
خبرگزاری حکومتی ایرنا به نقل از پایگاه اطلاع رسانی وزارت خارجه روسیه مدعی شد که لاوورف وزیر امور خارجه روسیه، روز شنبه 2 آبان، اعلام کرد که برای حل بحران سوریه می توان از مذاکرات تهران و گروه 5 به اضافه یک استفاده کرد. سیاست رژیم ایران در مذاکره اتمی در ابتدا به دست آوردن زمان و تبدیل تهدیدها به فرصت بود. جمهوری اسلامی در پیشبرد این سیاست مسیر طولانی کردن مذاکره را در پیش گرفت و هزینه های سنگینی را به مردم ایران تحمیل کرد. اما این سیاست با فشار تحریمها سرانجام به زهرخوران اتمی تبدیل شد. از آنجایی که ادامه ریاست جمهوی بشار اسد تا پایان دوره مهلت آن یعنی تا سال 2021 بنا به گفته کمال خرازی، رئیس شورای راهبردی روابط خارجی و مشاور ولی فقیه، خط قرمز رژیم ولایت فقیه است، پس وارد شدن روسیه همراه با دخالت نظامی و استفاده از تجربه رژیم ایران، یعنی کمک به جنایات اسد حداقل تا سال 2021 ادامه خواهد داشت.
روز آدینه اول آبان، مسئول روابط عمومی سپاه پاسداران از «افزایش نیروهای مستشاری ایران» در سوریه خبر داد. نیروهای مستشاری همان نیروهای پاسداران هستند که در سرکوب مردم سوریه شرکت دارند. افزایش تلفات نیروهای سپاه به ویزه سرکردگان رده بالای آن، اهمیت نگهداری اسد برای رژیم ایران، به هر بهایی، را نشان می دهد. 

Friday, 23 October 2015

لیلا جدیدی
رژیم استبدادی - مذهبی ولایت فقیه چه ناشیانه با تهدید و سرکوب معترضان و مخالفان، میزان هراس خود را از پتانسیلی که جنبش اجتماعی می تواند داشته باشد به معرض دید گذاشته است. هر چه این اعتراضات افزایش پیدا می کند، رژیم بیشتر پشت سنگر سرکوب بازداشت، زندان و اعدام می خزد.

با نگاه مختصری و محدودی به آخرین گزارشها پیرامون بازداشت و رفتار با زندانیان سیاسی و تهدید خانواده های آنان که این روزها شدت و حدت بیشتری گرفته، هراس جمهوری اسلامی از نیروی عظیم مردمی که یکسر با آن مخالف و از هستی اش بیزارند را می توان دید.

آتنا دائمی فقط 27 سال دارد و به دلیل کشیدن یک کاریکاتور انتقادی به زندان زنان زندان اوین فرستاد شده و سلامتی اش در خطر است.

محمد مهدوی فر به اتهام سرودن یک مثنوی ۳۲ بیتی به دادگاه احضار شده. ناهید گرجی به دلیل گذاشتن پستهای انتقادی در فیس بوک متحمل بدترین رفتار شده، سعید شیرزاد، یک فعال حقوق کودکان، در بند بسر می برد، امیر امیر قلی، یک فعال دانشجویی، دو ماه در زندان انفرادی مورد شکنجه روحی و غیره قرار می گیرد. امین انواری که به تازگی شاهد اعتراضات شجاعانه مادرش بودیم، تنها 20 سال دارد. مادر و برادر او نیز تهدید شده اند که اعتراض نکنند.

همه آنها و صدها تن دیگر به جرم دفاع از حق خود و به جرم آگاه و مسوول بودن اسیر گشته اند و به آنها اتهاماتی چون تبانی علیه نظام، اخلال در امنیت کشور، فعالیت تبلیغی علیه نظام، توهین به مقدسات، توهین به رهبری و... زده شده است.

بنا به گزارش خبرگزاری هرانا، تنها در شهریور ماه، 25 نفر در شهرهای مختلف ایران به طور مخفیانه و یا در ملاءعام اعدام شده اند. از جمله اعدام شدگان، بهروز آلخانى، زندانى سیاسى است که از تحویل جنازه وی به خانواده اش نیز خودداری شد. همین خبرگزاری لیستی که شامل اسامی و اتهامات ۱۱۰ تن از زندانیان محکوم به اعدام زندان تنها در شهر سنندج را منتشر کرده است.

محکومیت به حبس محمود صالحی، فعال کارگری به ۹ سال، بازداشت علی نجاتی، فعال کارگری، احضار جمیل راست خدیو، فعال کارگری به وزارت اطلاعات، هفت سال و ده ماه حکم جدید برای بهنام ابراهیم زاده فعال کارگری، تنها تازه ترین موارد چنگ و دندان اندازی رژیم در دوران عقب نشینی اش است.

اما کابوس رژیم ولایت فقیه با این تبهکاریها به آخر نخواهد رسید. این رشته سر دراز دارد، هر یک از این زندانیها نمونه ای از هزاران ایرانی جان به لب رسیده و معترض است.

Thursday, 22 October 2015


آدینه 1 آبان 
علی خامنه ای، یک بازنده بد و بُزدل
منصور امان
در حالی که روند اجرای توافُق هسته ای وین آغاز گردیده و نخستین نشستهای مُشترک جمهوری اسلامی با گروه 6 کشور برای دقیق کردن ترتیبات فنی و اداری آن برگُزار گردیده، آیت الله علی خامنه ای از پستویی که تاکنون خود را در آن پنهان کرده بود سرک کشیده و می گوید او هم مُوافق است!

گرچه حضور "آقا" در این بُرش زمانی در میان معرکه، بی هنگام و عجیب به نظر می رسد، اما یک نگاه دقیق تر نشان می دهد که حرکت وی به خوبی با نمایش حقیرانه ای که در طول دوران مُذاکره و عقب نشینی روی صحنه علنی و در برابر چشم جامعه بازی کرده، سازگاری دارد.

آقای خامنه ای هرگز حاضر نشد به گونه شفاف و علنی مسوولیت "عقب نشینی قهرمانانه" را بپذیرد و شانه زیر پیامدهای آن بدهد. برعکس، او تمام کوشش خود را به کار بُرد تا توافُقات و وعده هایش با طرفهای خارجی را محرمانه نگه دارد و کارگُزاران اش که آنها را اجرایی می کردند را بانی و مسوول مُعرفی کند.

اینک او گمان می کند آب از آسیاب افتاده است و بهترین هنگام برای جهیدن بر پُشت نهادهای زیر دست اش و همراهی با قافله "زهر" خوردگان فرا رسیده است. مُشکل اما اینجاست که کسی را پیدا نمی کند که به جای او شوکران نوشیده باشد.

نقشه راه وی برای وارد شدن به معرکه از در پُشتی و پس از ورود مجلس و شورای امنیت ملی، با شکست روبرو شده است. از همین روست که برای "مقام مُعظم"، دستگیره ای جُز یک مصوبه محرمانه شورای امنیت ملی که پیش از اعلام درخواست ریاکارانه وی مبنی بر "طی مسیر قانونی و پیش بینی شده" به تصویب رسیده، برای آویختن باقی نمانده است.

او با مبنا قرار دادن مُصوبه مزبور برای مُوافقت خود، به ناکامی در مُدیریت زیرمجموعه اش اعتراف کرده است. چه، هرگاه به راستی قصد تکیه زدن به این سند را می داشت، نیازی به وارد کردن دولت و مجلس برای گذراندن "برجام" نداشت.

شرطهایی را که آقای خامنه ای در نامه اعلام مُوافقت با مُصوبه اُرگان زیردستش (شورای امنیت ملی) آورده، نمی توان و نباید جدی گرفت. او با هدف آرایش سند ورشکستگی اش و حفظ چهره، فقط رجز خوانیهای نمایشی و بیهوده خویش در باره "خط قرمز"، "عدم اعتماد" و جُز آن را کتبی کرده است. تنها تاثیر عملی این ژست بی موقع، در اختیار گذاشتن میدان برای ابواب جمعی "دلواپس" خود به منظور حمله و باجیگیری از جناح رقیب است.

آیت الله علی خامنه ای یک بازنده بد و بُزدل است، اما این هنوز برای رهانیدن گریبان خود از چنگ جامعه کافی نیست.

Tuesday, 20 October 2015


چهارشنبه 29 مهر 
مُهلت 90 روزه؛ فُرصتی که خامنه ای از دست داد
منصور امان
پس از گردن گذاشتن کتبی رژیم جمهوری اسلامی به کنار گذاشتن پروژه بُمب هسته ای و پذیرش شرایط طرفهای خارجی، اکنون دوران اسقاط عملی این ماجراجویی پُر هزینه و خسارت بار آغاز شده است.

با پایان مُهلت 90 روزه ای که توافُق وین به منظور گذراندن پروسه سیاسی و قانونی توافُق از سوی طرفهای آن تعیین کرده بود، اینک فاز اجرای تعهُدات و شرطهای پذیرفته شده به جریان افتاده است.

این در حالی است که دستکم به گونه علنی روشن نیست روند رسمیت یافتن این توافُق از سوی رژیم مُلاها چگونه بوده و از کُدام ایستگاه ها گذر کرده است؛ چرا که تلاش برای تصویب توافُق هسته ای در مجلس مُلاها شکست خورده و نهاد اصلی تصمیم گیری، "رهبر"، از اعلام نظر مُخالف یا مُوافق در باره آن خودداری کرده است.

با این همه، روشن است که بدون موافقت پنهانی و تعهُد رسمی آقای خامنه ای که سر رشته و مهار فعالیتهای اتُمی "نظام" را در دست دارد، در اساس نه مُذاکره ای انجام می شد و نه توافُقی صورت می گرفت. بی اعتنایی طرفهای توافُق به مُبهم ماندن وضعیت فُرمال و رسمی آن، نه فقط گواهی می دهد که آنها طرف حساب خود را کس دیگری می دانند و با او بسته اند، بلکه اعتبار بین المللی نهادهای فرمایشی و زیر دست قُدرت حقیقی را نیز محک می زند.

مُهلت 90 روزه در حقیقت فُرصتی گرانبها به آقای خامنه ای برای عقب نشینی مُنظم و سر کشیدن مُحترمانه "جام زهر" بود. وی اما با هراس خفت بار از پذیرفتن مسوولیت "نرمش قهرمانانه"، این شانس را از دست داد. او ترجیح داد در پس اُردوی گیج و به هم ریخته اش پنهان شود و طوق شکست را به گردن آنها بیاندازد.

در عمل اما هیچکس، نه کارگُزارانش در دولت، نه گُماشتگانش در مجلس و نه همدستانش در آرگانهای نظامی و امنیتی حاضر نشدند روی صحنه بیایند و در نقش بُز قربانی، "جام زهر" را به نیابت از او سر بکشند. برعکس، آنها از این خلاء برای سفت کردن موقعیت خود در دستگاه قُدرت البته به هزینه "رهبر"، بهره گرفتند.

در نتیجه، در انتهای گذار توافُق از "روند سیاسی و قانونی"، "مقام مُعظم" هم چوب و هم پیاز را خورد!

Monday, 19 October 2015


سه شنبه 28 مهر 
هزینه جام زهر نباید از جیب مردم پرداخت شود
زینت میرهاشمی
در روزهای اخیر اعتراض 18 روزه 450 تن از کارگران پیمانی قطار شهری اهواز، اعتراض 300 کارگر کارخانه پارس میلنگ در تاکستان، تجمع اعتراضی کارگران اخراجی شرکت کشت و صنعت کارون شوشتر و... نسبت به عدم دریافت حقوق، تعطیلی کارخانه و بیکار شدن، جریان دارد. اعتراضهای متعدد نیروهای کار (کارگران و معلمان) بیان عینی شرایط وخیم اقتصادی و معیشتی مردم است. این شرایط دستاورد حکومت غارتگر است که ولی فقیه آن را با رنگ و لعاب اقتصاد مقاومتی به مردم تحمیل کرده است.

در کنار فشار اقتصادی بر مردم، فشار بر فعالان کارگری، معلمان و فعالان اجتماعی همراه با دستگیری آنها تشدید شده است. دستگیری رامین زند از فعالان انجمن صنفی معلمان همراه با همسرش، گوشه ای از تشدید خشونت در دولت روحانی را نشان می دهد.

در واکنش به اعمال خشونت علیه زندانیان سیاسی، آنها در زندان رجایی شهر به عدم درمان زندانیان بیمار، بهنام ابراهیم زاده و رسول حردانی، با شعار "مرگ بر دیکتاتور" اعتراض کردند.

در رویدادی دیگر، روز دوشنبه 27 مهر، بیانیه مشترک وزیر خارجه رژیم و مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا که به معنای تایید قطعی برجام و اجرای همه تعهدهای رژیم است منتشر شد و نوشیدن کامل جام زهر اتمی خامنه ای را به ثبت رساند.

اعلام خبر جمع آوری سانتریفیوژها به دستور روحانی و پذیرش کامل پروتکل الحاقی از طرف عراقچی در روز دوشنبه 27 مهر، بدون شک یک ضربه به رژیم است و خامنه ای برای پرداخت هزینه این عقب نشینی مفتضحانه، تشدید سرکوب و گسترش خشونت و بی رحمی را در دستور قرار داده تا مجبور به نوشیدن جامهای زهر بعدی نشود.

سیاست ولی فقیه برای پرداخت هزینه جام زهر از جیب مردم همراه با گسترش حرکتهای اعتراضی با چالش جدی روبرو خواهد شد. این بار مردم ایران هستند که با مبارزه برای حقوق مسلم خود جام زهر را به حلقوم ولی فقیه خواهند ریخت.

بر پله دوم باید از همین امروز پا گذاشت و نباید اجازه داد خشونت حکومتی در پشت "باز شدن چاههای نفت" (به قول وزیر نفت، زنگنه خطاب به تجار و دلالان نفتی) و رفت و آمدهای توریستی نمایندگان قدرتهای امپریالیستی پنهان شود.

Saturday, 17 October 2015


یکشنبه 26 مهر 
نگرانی دلواپسان از برابری زنان و مردان در دوره پسا برجام
زینت میرهاشمی
رویدادهای هفته گذشته در مجلس رژیم و دخالت حجازی از جانب خامنه ای برای خفه کردن صدای مخالفان طرح اجرای برجام، به معنای موافقت خامنه ای با اجرای آن است. همین مساله نگرانی دلواپسان را تشدید کرده و آنها که از خامنه ای رودست خورده اند، اکنون از لرزه های بعد از زهرخوران اتمی و اجرای برجام به شدت دچار هراس شده اند.

سخن پراکنیهای ولی فقیه در مورد اینکه "اگر در مورد پروژه هسته ای کوتاه بیاییم، فردا در مورد چیزهای دیگر باید کوتاه بیاییم" اکنون در حال عملی شدن است.

ادامه این دلواپسی و هراس را در حرفهای دبیر شورای نگهبان و یادداشت نویس کیهان، ارگان بیت خامنه ای می توان دید.

دبیر شورای نگهبان از تریبون نماز جمعه 24 مهر نگرانی اش را از طلب رعایت حقوق زنان بعد از توافق اتمی اعلام کرد. جنتی حتا علت نمایش مخالفت و بعد موافقت و طرح سوال مجلسیان را در صحبتهایش برملا کرد. یعنی هیاهوی مجلسیان ترس از عاقبت است. جنتی گفت: "اگر ما مقاومت نکنیم، آنها پس از برجام می گویند که حقوق زن و مرد هم باید مساوی شود."

یادداشت نویس روزنامه کیهان هم ویژگیهای "راهبرد پسا فرجام" را به "ناامیدی، پشیمانی و تسلیم" تقسیم کرده و "حفظ دشمن" را از وظایف اصلی رسانه های حکومتی دانسته است. بنا به تیتر این یادداشت "نبرد روی پله اول" مهم است.

معنی حرفهای جنتی و یادداشت نویس جریده خامنه ای را این طور می توان خلاصه کرد: اکنون که پله اول از کف رفته، باید جلوی از دست دادن پله بعدی و ورود زهر حقوق بشر و حقوق زنان به پیکر ولی فقیه را گرفت.

Friday, 16 October 2015


شنبه 25 مهر 
خامنه ای آخرین جرعه جام زهر را نوشید و تاکید کرد "مجلس در راس امور" نیست
لیلا جدیدی
سرانجام طرحی بی ربط و بدون نشانی از "بررسی برجام" به نام "اقدام متناسب و متقابل دولت جمهوری اسلامی ایران در قبال اجرای برجام" در مجلس ارتجاع به ضرب و زور و کلاه گذاشتن بر سر مجلس نشینان به تصویب رسید. این در حالیست که پیشتر خامنه ای که تصور می کرد با یاری باند خود در مجلس می تواند بی سر وصدا جام زهر را بنوشد، اصرار داشت "مجلس از بررسی برجام کنار گذاشته نشود".

لاریجانی، رییس مجلس ارتجاع، سر و ته طرح جایگزینی که به جای "بررسی برجام" قالب شده بود را به هم آورد. نمایندگان در حالیکه ادعای پس گرفتن پیشنهادات خود که در مجلس اعلام شده بود را تکذیب می کردند، با چشمانی گشاده شاهد رای گیری سریع پیرامون جزییات این طرح شدند.

حمید رسایی، نماینده رژیم در مجلس ارتجاع، با پلاکاردی در دست که بر آن که نوشته بود "این قانون‌ شکنی رسمی است، مجلس فرمایشی نیست" ظاهر شد و مهدی کوچک ‌زاده، یک نماینده دیگر فریاد می زد: "این تصمیم آنهاست و مجلس به گردن گرفته است."

این روش توطئه گرانه و کودتا مابانه نمی تواند بدون دستور خامنه ای پیش رفته باشد. یک شاهد بر این امر همان دستپاچگی خامنه ای در تکذیب نقش خود طی اطلاعیه ای از سوی مسوولین دفتر وی است. همان مثل "قسم که خوردی، شک کردم!"

بدین صورت است که توافق هسته ای که پیشاپیش رژیم به اجرای آن تن داده و عمل می کرد، با شکست شعبده بازی مسخره و بی سابقه در مجلس، روی دست خامنه ای باد کرد تا او خود به آن تعظیم کند و زهرش را بنوشد.

اما برخلاف مجلس ارتجاع، برای مردم ایران که سالها شعارهای مضحک و پر خرجی همچون "حق مسلم"، "قطار بی دنده و ترمز"، "خط قرمز" و غیره را شنیدند و بهای آنرا پرداختند، این پرونده تا باز پس گرفتن خسارتهای خود بسته نخواهد شد.

Thursday, 15 October 2015


آدینه 24 مهر 
بسته رونق اقتصادی برای بساط رُقبا از جیب مردُم
منصور امان
بی درنگ پس از دست به دست شدن موفقیت آمیز "جام زهر" هسته ای در مجلس مُلاها، حُجت الاسلام روحانی به انتقادات نسبت به شرایط اقتصادی واکنش سریع و مُثبت نشان داده است. اما صدایی که در سیاست و تصمیم وی پژواک یافته، مُطالبات و نگرانیهای اکثریت جامعه از فشار معیشتی نیست. او از طریق تلویزیون حُکومتی، به شُرکای قُدرتمند "دولت اعتدال" اطمینان داده نگرانیهای آنها را برطرف می کند.

آقای روحانی از کادوپیچی یک "بسته " جدید "رونق" برای خروج از رُکود خبر داده است. او تاکید دارد که بسته مزبور نشاندهنده "یک سیاست جدید که سیاست گذشته را کنار بزند نیست". با این حال کمتر کسی می تواند تصادُفی بودن همزمانی این بذل و بخشش میلیاردی با نامه انتقادی چهار وزیر را باور کند.

وزیران اقتصاد، صنعت، کار و دفاع در یک نامه علنی، پس از انتقاد بی پرده از "سقوط بورس" و سیاستهای ارزی و بانکی آقای روحانی، از وی خواسته بودند "به صورت ضرب اُلاجل در باره وضعیت اقتصادی و بازار سرمایه کشور تصمیم گیری کند".

اکنون آقای روحانی اطلاع داده است که در سه محور برای رفع نگرانی رانت خوارهای باند رقیب، آستینها را بالا خواهد زد. او ابتدا مُژده ریختن هفت هزار و 500 میلیارد تومان به طور مُستقیم به جیب آنها زیر تابلوی "طرحهای عُمرانی زود بازده" و "یارانه بعضی از بخشهای تولیدی" را داده. سپس سهم رُقبای نگران را از عایدات و خزانه، در قالب "تسهیلات ارزان و بیشتر" کنار گذاشته است.

در محور سوم – که جالب توجه ترین قسمت بسته تشویقی آقای روحانی نیز هست – وی از حرکت در جهت "تحریک تقاضا" و "خرید داخلی" خبر داده است. مفهوم ساده تر این سُخن، افزایش توان خرید جامعه است که در پی خود "رونق" تولید و بازار را هم در بر دارد.

راه های دسترسی به این هدف پر شمار و پیچیده نیست؛ آقای روحانی یا باید دستمزد کارورزان را افزایش دهد و یا می بایست هزینه های آنان در پهنه کالاها و خدمات دولتی را کم کند. او اما از آنجا که منافع "نظام" و نه مردُم را نمایندگی می کند، به هیچیک از این دو امکان نمی اندیشد و برخلاف رویکردش در برابر رُقبای "خودی"، چیزی برای دست ودلبازی در برابر "غیرخودی"ها ندارد. حُجت الاسلام فقط می تواند از جیب خالی خود آنها تقاضای شان را "تحریک" کند، بدین گونه که به آنها "وام جهیزیه" یا "وام برای خرید کالاهای بادوام" بدهد.

با این حال گُشاده دستی "دولت تدبیر و اُمید" در حق رانت خواران نظامی و امنیتی و نیز راست سُنتی، بر شرایط معیشتی مردُم بی تاثیر نیست، زیرا آنها را با موج تازه ای از تورم روبرو خواهد کرد که بر قُله آن دولت با افزایش بهای کالاها و خدمات اساسی نشسته است.

Tuesday, 13 October 2015


چهارشنبه 22 مهر 
همه فلاکت "نظام" از زبان خامنه ای
منصور امان
آیت الله خامنه ای روزهای سختی را می گذراند و چنین می نماید که به شتاب در حال از دست دادن شیرازه امور است. تصویر سیاهی که او از وضعیت رژیم اش ترسیم می کند و روز دوشنبه یکبار دیگر زیر آن امضا گذاشت، گویای این ارزیابی است. او می گوید در "بالا"، رشته ها از هم گُسسته و راه "نُفوذ دُشمن" باز شده و در "پایین"، مرزهای فکری و فرهنگی با "نظام" پُر رنگ می شود.

رهبر جمهوری اسلامی پس از عقب نشینی هسته ای و فرو ریخته شدن باروهای استراتژی سیاسی، ایدیولوژیک و امنیتی هدایت گر این بُحران، به گونه پیوسته پیرامون "خطر نُفوذ دُشمن" در دستگاه قُدرت حاکم و به توصیف او "در مراکز تصمیم گیری و تصمیم سازی" هُشدار داده است.

آقای خامنه ای که به شدت از شکاف ناشی از "نرمش قهرمانانه" در سیستم و سقوط خود و منافعش در چاله آن نگران است، خویشتن را در مُحاصره "عده ای سهل انگار و بی خیال" می بیند که برای بیرون کشیدن قُدرت انحصاری از چنگ اش، با دُشمن محبوب او، آمریکا، دسیسه می چینند.

رهبر باند ولایت، باند رقیب را به سوواستفاده از مُذاکرات هسته ای مُتهم می کند و از دادن امکان "نفوذ" و "فُرصت" به آمریکا در "یک جاهایی" خبر می دهد. در امتداد همین نگاه، اعضای باند او، پایوران ارشد "نظام" از باند رقیب را "جاسوس"، "نُفوذی"، "مُنافق" می خوانند و برای آنها تدارُک مُحاکمه، اعدام و گور بتونی می بینند.

در "پایین" نیز ولی فقیه جمهوری اسلامی شرایط را بسیار ناگوار می یابد. او روز دوشنبه نسبت به "تغییر باورهای دینی، سیاسی و فرهنگی مردُم" و به زبان دیگر، رُشد نفی و مُقاومت جامعه در برابر تحمیلات مذهبی، فرهنگی و ایدولوژیک حُکومت ابراز نگرانی کرد.

وی اعتراف کرد که نسل جوان "وضعیت کنونی را مایه شرمندگی" می داند و نگاهش به جهان پیرامون همچون حُکومت، کوته بینانه، مُتوهم، انزواگرایانه و مُتعصبانه نیست.

فلاکت "مقام مُعظم" اما به اینجا ختم نمی شود؛ او برای چالشهایی که در برابرش گرفته راه حلی هم ندارد، تدبیری نیست که آقای خامنه ای به کار نبسته و در آن شکست نخورده باشد. او حتی توان مُدیریت مُشکل شخصی خود، یعنی ماله کشی سر کشیدن "جام زهر" را نیز ندارد و ترفندش مبنی بر افکندن بار آن به دوش مجلس و دولت، به یک افتضاح گُسترده تر و از دست دادن بیشتر اتوریته انجامیده است.

تنها امکانی که رهبر جمهوری اسلامی در برابر خویش می بیند، آن است که ورشکستگی چندجانبه "نظام" در "بالا" و "پایین" را دستمایه نگه داشتن خود بر تخت قُدرت کند؛ چونان کرکسی که بر لاشه ای!

Monday, 12 October 2015


سه شنبه 21 مهر 
تجربیات رفسنجانی در انجام ترورهای برون مرزی
زینت میرهاشمی
از جنگ باندهای رژیم در روز یکشنبه 19 مهر در مجلس همراه با تهدید صالحی و ظریف به اعدام و دفن در راکتور اراک، تا دلواپسی خامنه ای از تغییر در «سیرت» حاکمیت و تکه انداختن روحانی به نگرانی دلواپسان که گفت: «نگران نباشید، دکان شما کساد نمی شود»، که بگذریم، حرفهای رئیس مجمع تشخیص مصلحت در این شلوغ پلوغیها را نمی شود نادیده گرفت.
رفسنجانی روز دوشنبه 20 مهر در دیدار با قائم مقام دبیر کل سازمان ملل ضمن نگرانی از امکان «عملیات تروریستی»، حافظه تاریخی مردم را هم به سُخرِه گرفت و جهت انتقال تجربه در رابطه با ترورهای برون مرزی و عملیاتهای انتخاری اعلام آمادگی کرد.
رفسنجانی که یکی از آمران و طراحان «تروریسم دولتی» رژیم ولایت فقیه در برون مرز بوده از «قدرتهای غیر مرئی تروریستی»، عملیاتهای انتحاری، خطر دسترسی تروریستها به «سلاحهای کشتار جمعی» و این که حیات تروریستهای «در ایجاد و گسترش ناامنی» است، حرف زد. رفسنجانی برای انتقال تجربه در برابر تروریسم از گروههای سیاسی مخالف در سالهای اولیه به قدرت رسیدن جمهوری اسلامی اعلام آمادگی کرد. وی در بحران جدال باندهای درونی رژیم، نرخ معامله را تعیین کرد و فعالیتهای سازمان مجاهدین در کشورهای اروپایی را «تناقض گفتاری غرب در برخورد با پدیده تروریست» دانست.
رفسنجانی زیر ماسک «اعتدال و تعامل» روحانی و «نرمشهای قهرمانانه» خامنه ای می خواهد نقش خود را در ترورهای برون مرزی پنهان کند تا با خیال خام اسم اش از لیست امران ترور که دادگاه میکونوس اعلام کرد، پاک شود.
در 17 سپتامبر 1992 (1371) چهار فعال سیاسی در رستوران میکونوس در شهر برلین در آلمان توسط ماموران جمهوری اسلامی به قتل رسیدند. در حکم دادگاه میکونوس در بهار سال 1375 به مناسبت قتل این 4 فعال سیاسی، علی خامنه ای، اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور وقت و علی اکبر ولایتی وزیر خارجه وقت به عنوان آمران ترور میکونوس شناخته شدند. در انجام عملیات تروریستی در کشورهای دیگر، قتل مخالفان رژیم در کشورهای اروپایی و ... (امکان نام بردن از همه آنها در حجم فراسو نیست) نقش رفسنجانی در «تروریسم دولتی» بسیار برجسته است. در پی عملیات تروریستی برون مرزی بود که رژیم ایران به عنوان بزرگترین حامی تروریسم در منطقه شناخته شد.
در رویدادی دیگر روز دوشنبه 20 مهر، جانشین سرکرده نیروی دریایی سپاه، در سخن پراکنیهایش به وجود نیروهای غیر مرئی برای انجام عملیات تروریستی اشاره کرد. وی گفت: «ما الان به گونه ای عمل می کنیم که همه جا هستیم و هیچ جا نیستیم، یعنی در کل ساحل حضور داریم اما دشمن نمی داند که ما کجا هستیم.». (منبع خبرگزاری فارس)
ترس اصلی رفسنجانی و سرکرده سپاه، همان نگرانی خامنه ای از «جنگ نرم» برای تغییر «سیرت» نظام است.

Saturday, 10 October 2015


یکشنبه 19 مهر 
اعدام مجازاتی ضد انسانی و تجاوز به حقوق بنیادی انسانها
زینت میرهاشمی
علیرغم تلاش گسترده برای لغو مجازات اعدام، این اقدام همچنان در برخی از کشورها وجود دارد. بر اساس داده های آماری نهادهای بین المللی مدافع حقوق بشر، شمار اعدامها افزایش پیدا کرده و در رتبه بندی ایران و چین پله اول را به خود اختصاص می دهند.
حقوق بشر، حقوقی جهانشمول و همه انسانها از هر نژاد، رنگ، عقیده و دین را در بر می گیرد. حکم اعدام، مجازاتی ضد بشری و نقض کننده اولیه ترین حقوق انسان، یعنی حق زندگی است. در بسیاری از کشورها این حکم غیر انسانی لغو شده و اجرای آن در هر کجا مایه شرم و سکوت و چشم بستن در برابر آن ننگ جامعه بشریت در قرن بیست و یکم است.
رژیم ولایت فقیه مجازات اعدام را در مورد فعالان سیاسی، مخالفان، دگراندیشان، فروشندگان مواد مخدر و مجرمان به قتل و .... تا کنون انجام داده است. هدف رژیم در اجرای مجازات اعدام ایجاد ترس در جامعه است و البته تا جایی که به مواد مخدر و قتل بر می گردد، اجرای حکم غیر انسانی اعدام نتیجه معکوس داشته است.

افزایش مصرف مواد مخدر در ایران نشان دهنده ناکارایی حکم اعدام در این زمینه است. قائم مقام ستاد مبارزه با مواد مخدر، در نشست خبری خود در آغاز سال 1394، از «افزایش 33 درصدی مرگ زنان معتاد، اعتیاد 20 درصد از کارگران بخش صنعتی» خبر داد. (سایت فرارو 31 فروردین 94) این کارگزار رژیم در رابطه با دست به دست شدن مواد مخدر گفت:«بر اساس آمارها اکنون روزانه 20 میلیارد تومان مواد مخدر در سطح خرده فروشی معامله می شود که این مساله اقتصاد سالم کشور را دچار خدشه می کند.»
دانه درشتها که شریانهای تجارت مواد مخدر را به عهده دارند به دلیل ارتباط تنگاتنگ با دستگاه حکومتی از مجازات اعدام معاف می شوند و خرده فروشها و مصرف کنندگان قربانی می شوند.
در مورد مجرمان به قتل، علیرغم مجازاتهای وحشیانه از جمله قصاص، سنگسار و .... بر اساس صحبتهای پایوران رژیم ، جرم و جنایت افزایش پیدا کرده است. خشونت و جرم در ایران متاسفانه تولید و بازتولید می شود. یکی از علتهای اصلی آن تولید خشونت و نهادینه کردن و جاری کردن فرهنگ خشونت در جامعه است. قوانین ضد بشری و اعدام و شکنجه در ملا عام به تولید جرم و خشونت یاری می رساند.

دیکتاتوری ولایت فقیه برای بیمه کردن عمر حکومت خود مجازات اعدام را در مورد زندانیان سیاسی همواره به کار برده است. کشتار دسته جمعی زندانیان سیاسی، اعدامهای گروهی و فردی نتوانسته فسلفه وجودی زندانی سیاسی را از بین ببرد. هزاران اعدام که هنوز جریان دارد نتوانست تا کنون امنیت رزیم را تضمین کند. در دوره حسن روحانی، اعدامها افزایش داشته و نهادهای حقوق بشری دولت روحانی را رکورد دار اعدام می دانند.
محمود امیری مقدم سخنگوی «سازمان حقوق بشر» در مصاحبه ای به روزآنلاین در اسفند سال 1393 گفت که تعداد اعدامها در دوره روحانی بیش از 30 درصد افزایش داشته است. وی در مورد اعدام نوجوانان گفت:«تعداد اعدام نوجوانان بزهکار نیز بالاترین تعداد گزارش شده در یک سال از سال 1990 میلادی است.» (بالاترین تعداد اعدام نوجوانان در 25 سال گذشته)
وادار کردن رژیم ایران به لغو حکم اعدام باید به یک هدف مهم در میارزه برای حقوق شهروندی مردم ایران تبدیل شود.

Friday, 9 October 2015


شنبه 18 مهر 
اعتراضات هزاران معلم، ندای حق طلبی میلیونها زحمتکش ایرانی است
لیلا جدیدی
هزاران کارورز فرهنگی آزاده و رنج دیده، باوجود فشارهای امنیتی، تهدید و بازداشت، به مناسبت "روز معلم" در شهرها و در مقابل ادارات آموزش و پرورش تجمع کرده و بر مطالبات به حق خود پافشاری نمودند. آنان در همه شهرها دریک حرکت ابتکاری و متحد که نشان از سازماندهی دارد، حلقه های انسانی ایجاد کردند.

روز 16 مهر، فرهنگیان بسیاری از شهرهای بزرگ کشور، از جمله، سنندج، مریوان، سقز، سردشت، کرمانشاه، اصفهان، شیراز، همدان، مشهد، تربت حیدریه، رشت، ساری، اهواز، خرمشهر، تبریز، جیرفت، قم، کرج، قیر و کارزین، بندرگز، بندرترکمن، آق قلا و علی آباد و در استانهای گلستان، مازندران و خوزستان تجمعات وسیعی برپا کردند. آنها با شعارهای "معلم زندانی آزاد باید گردد"، "معلم به پا خیز، برای رفع تبعیض" و در دست داشتن پلاکاردهایی که مطالبات آنها را بازگو می کرد، در این میدان مبارزه حضور یافتند.

در سنندج، معلمان به صورت نمادین حلقه ای تشکیل داده و محوطه اداره کل آموزش و پرورش کردستان را چندین بار دور زدند. آنها در قطعنامه پایانی تجمع خود از معلمان دربند یاد کرده و حمایت شان را اعلام کردند.

در همدان، معلمان آزاده تجمع اعتراضی خود را همبستگی با معلمان سراسر کشور توصیف کرده و خواستار آزادی همکاران دربندشان و رفع تبعیض از معلمان شدند.

در کرمانشاه، "جمعیت مملو از پیشکسوتان صنف، تا جوانها، شاغل و بازنشسته، مرد و زن بود". آنان خواسته های شان را نوشته بر روی پلاکارد در دست داشتند و بروشوری که برآمد چندین جلسه بحث صنفی و خواسته های صنفی معلمان بود را پخش کردند. در این تجمع بیش از ۷۰۰ نفر شرکت داشتند.

در مشهد، معلمان از خیابان به داخل اداره رفته و بیانیه ای در دفاع از همکاران زندانی و محکومیت فضای امنیتی توسط خانمی فرهنگی خوانده شد.

خواسته و مطالبات معلمان کشور ما خواسته هایی بدیهی و اولیه است و تهاجم و فشار، دستگیری و زندانی کردن آنها به خاطر ابراز آن در جهان امروزی بی سابقه است.

روحانی که چندی با وعده "مهار تورم"، "توجه به بخش آموزش و بهداشت"، "میدان دادن به تشکلهای مدنی"، "حذف نگاه امنیتی به اعتراضات و انتقادات" و غیره گذران می کرد، زندگی و کار را برای زحمتکشان و به ویژه آموزگاران، کارگران و کارورزان بهداشت و سلامت وخیم تر کرده و با دستگیریها و اعدامهای پیاپی جو وحشت بیشتری به وجود آورده است.

اما اعتراضات روز 16 مهر به رژیم ولایت فقیه نشان داد که حضور هر یک از معلمان در این شرایط خفقان بار، پژواک صدای هزاران معلم و زحمتکش است. آنها گام به گام و ذره به ذره راه خود را برای به دست آوردن حقوق شان باز می کنند؛ حقوقی که رژیم ولایت فقیه قادر به پرداخت آن نیست و نخواهد بود.

Thursday, 8 October 2015


آدینه 17 مهر 
ناکامی دولت روحانی در "صُدور انقلاب" به فرانکفورت
منصور امان
با درخواست حذف نویسنده انگلیسی – هندی، آقای سلمان رُشدی، از فهرست میهمانان نمایشگاه کتاب فرانکفورت، "دولت اعتدال" روی دیگر سکه "دیپلُماسی لبخند" را به نمایش گذاشته است. این رویکرد بُنیادگرایانه، مگس در دیگ بار گذاشته شده آن دسته از محافل خارجی است که رژیم ولایت فقیه را به دلیل عقب نشینی هسته ای قابل مُعاشرت مُعرفی می کنند.

دولت آقای روحانی پس از تلاش ناکام برای "صدور انقلاب" به فرانکفورت، نمایشگاه بین المللی کتاب این شهر را تحریم کرده است. در بیانیه رسمی که دایره رسمی سانسور در جمهوری اسلامی به این مُناسبت صادر کرده، از آقای رُشدی به عُنوان "نویسنده مُلحد" و "چهره منفور"ی یاد می شود که دعوت از او "بازی سیاسی با ارزشهای انسانی و دینی است".

پیشتر، مُعاون وزارت ارشاد اسلامی، آقای سیدعباس صالحی یادآوری کرده بود: "فتوای امام خُمینی در این موضوع نگاهی دینی است و هیچگاه کمرنگ نخواهد شد."

جالب این جاست که گردانندگان "دولت تدبیر و اُمید" برای حمله شریرانه به این نویسنده، فقط به دستاویز پیشین، یعنی کتاب "آیات شیطانی" اکتفا نکرده اند، بلکه ابتکار جنایی آیت الله روح الله خمینی را گُسترش داده و تازه ترین اثر آقای رُشدی را نیز مشمول همان حُکم دانسته اند. آنها فتوا داده اند: "آخرین اثر وی نوعی مُقابله مُستقیم با اندیشه ها و باورهای دینی می باشد."

رژیم سانسورچی و قلم شکن جمهوری اسلامی درخواست گُستاخانه خود را در حالی مطرح می سازد که دعوت از آن برای حُضور بر تریبونهایی مانند نمایشگاه کتاب فرانکفورت همواره با اعتراض گُسترده نویسندگان، ناشران و نهادهای اجتماعی و همچنین اکراه دست اندرکاران همراه بوده است.

هم از این رو، دولت آقای روحانی نمی بایست زمان زیادی در انتظار پاسُخ دندان شکن برگُزارکنندگان نمایشگاه می ماند. آقای یورگن بووز، مُدیر نمایشگاه بین المللی کتاب فرانکفورت، با تاکید بر حضور آقای رُشدی تاکید کرد: "زندگی و آثار سلمان رُشدی به او صدایی تاثیرگذار در مباحثه جهانی پیرامون آزادی بیان در نشر می بخشد."

استمرار رویکرد بُنیادگرایانه رژیم مُلاها علیه آزادی بیان و وُجدان که با تروریسم دولتی نیز پُشتیبانی می شود، بیانگر این واقعیت است که مُعامله هسته ای فقط یک ایستگاه در مسیر طولانی چیرگی بر بُحرانهایی است که یک نظام مُستبد و تمامیت گرای مذهبی استعداد آفریدن آنها را دارد.

آیت الله خُمینی، یک مُتعصب خُشک مغز مذهبی، فقط پایه گذار این نظام نبود؛ او مُبتکر قتل نویسندگان، روزنامه نگاران، ناشران و حمله و بُمب گذاری در کتابفروشیها به بهانه "اهانت به مُقدسات" نیز هست. از این زاویه، رژیم جمهوری اسلامی پدرخوانده فکری قاتلانی است که از خاورمیانه تا آفریقا و اُروپا با همین استدلال مشغول سلاخی "کافران"، "مُرتدان" و "مُلحدان" هستند.

برخورد کنونی دولت حُجت الاسلام روحانی، در خدمت تقویت بُنیادگرایی اسلامی است و زیر تعلُق رژیم ولایت فقیه به این صف بندی - با یا بدون بُمب اتُمی - خط تاکید کشیده است.

Tuesday, 6 October 2015


چهارشنبه 15 مهر 
شکاف ثروت در "دولت اعتدال"
منصور امان
آثار زهر هسته ای در حال پدیدار شدن در یکی از حساس ترین حوزه های درگیری "زیر خیمه نظام" است. در حالی که جنگ در پهنه قُدرت با شدت تمام و به گونه آشکار جریان دارد، ستیز در گُستره ثروت تاکنون در پس آن حرکت کرده است. انتشار نامه چهار وزیر کابینه آقای روحانی به وی، نشان می دهد که باندهای حُکومتی به شتاب مشغول جُبران این عقب ماندگی هستند.

وزیران اقتصاد، صنعت، کار و دفاع در نامه خود رکود در اقتصاد کشور را اعلام داشته و نسبت به تبدیل آن به "بُحران" هشدار داده اند. این دسته از اعضای دولت که دستکم دو تن از آنها به گونه اعلام شده در دسته بندی نظامی و امنیتی جای دارند، از حُجت الاسلام حسن روحانی خواسته اند که "به صورت ضرب اُلاجل در باره وضعیت اقتصادی و بازار سرمایه کشور تصمیم گیری کند".

نویسندگان نامه مزبور به این وسیله نه فقط نگرانی اقتصادی خود، بلکه وجود صف بندیهای گوناگونی که در دولت گرد آن وجود دارد را نیز به آگاهی رسانده اند. ترکیب "اعتدالی" دولت آقای روحانی که سازش اجباری در "بالا" بر سر عقب نشینی هسته ای را مادی می کند، اکنون و پس از به انجام رسیدن توافُق وین، موتلفین را یکی پس از دیگری گرد منافع ویژه خود به جلو خواهد فرستاد.

این تحول، به گونه بی واسطه از تغییر آرایش سیاسی و اقتصادی رژیم جمهوری اسلامی پس از سر کشیدن "جام زهر" "توافُق جامع" تاثیر می پذیرد. در بُعد اقتصادی، بسته شدن دُکان "حق مُسلم" آقای خامنه ای و شُرکایش، نه تنها به معنای پایان دوران یکه تازی در خزانه، بلکه همچنین وداع با انحصار اقتصادی و مالی و روبرو شدن با رانت خواران جناح میانه، رقیبان خارجی و کارگُزاران داخلی آنها است.

وُزرای اقتصاد، صنعت، کار و دفاع در نامه خود، زیر تیتر مُستعار "رکود" و "بُحران" (عوارض نه چندان تازه ای که "نظام" به طور مُزمن به آنها دُچار است)، به گونه مُشخص نگرانی در این باره را مکتوب کرده اند.

آنها به سُقوط سهام اشاره می کنند و در حقیقت از سُقوط سهام شرکتهای شبه دولتی یا به غنیمت گرفته شده از سوی نظامی – امنیتیها در پی کاهش رانتهای دولتی در شکل ارز، خوراک نفتی، واردات و جُز آن شکایت دارند. آنان به نرخ بالای بهره بانکی استناد می کنند و بدینوسیله تنگ شدن لوله تزریق پول رایگان یا ارزان به کیسه بانکها، موسسات و شرکتهای مُتعلق به طبقه – تاکنون - مُمتاز را زیر ذره بین می گذارند. وُزرای مُنتقد، لب به گلایه از "اخذ بهره مالکانه، افزایش عوارض دولتی و هزینه های آب و برق و گاز" می گشایند تا از زیر سووال رفتن امتیاز مُعافیت مالیاتی و پذیرایی با خدمات دولتی شکوه کرده باشند.

در مورد تقسیم سهم از خُصوصی سازی و به بیان بهتر، غارت دارییهای همگانی، آنها صریح تر سُخن می گویند و گله مند هستند که "در گذشته دولت وقتی در نقش میرآب ظاهر می شد، سی درصد از سهم آب را برای خود و 70 درصد را به مابقی شرکتها تخصیص می داد. ولیکن در حال حاضر این نسبت برعکس شده."

جالب اینجاست که چهار وزیر مربوطه در حالی به رکود اقتصادی اعتراف می کنند که پیشتر نه فقط آقای روحانی، بلکه خود آنها نیز در مُناسبتهای مُختلف، "خروج کشور از رکود" را بشارت داده و رقمهای سرگرم کننده ای از "نرخ رُشد اقتصادی" ارایه کرده اند.

بُحران "جام زهر" از دُروغهای اقتصادی حُجت الاسلام روحانی و وزیرانش سبقت گرفته و در قالب هُشدار کتبی نسبت به مسیر آتی، خود را نمایان می سازد.

Monday, 5 October 2015


سه شنبه 14 مهر 
رابطه خامنه ای با اتوبوس داش غلام
زینت میرهاشمی
رویدادهای روزهای یکشنبه 12 و دوشنبه 13 مهر در مجلس رژیم پیرامون اجرایی شدن برجام و تشبیه طرح مجلس نشینان به اتوبوس داش غلام، از طرف حسین شریعتمداری، نماینده ولی فقیه در کیهان، ناتوانی خامنه ای در مدیریت اثرات جام زهر را نشان می دهد.
روز دوشنبه 13 مهر، حسن روحانی برجام را دستاورد بی سابقه طی 100 سال اخیر در جهان دانست و از کسانی که برجام را زیر سوال می برند سوال کرد که «به نفع چه کسی حرکت می کنند؟». حسین شریعتمداری در همین روز در مقاله ای در کیهان خامنه ای، توافق وین را یک سند «ضد ملی و فاجعه آفرین» اعلام کرد و نوشت: «روح مرحوم داش غلام شاد که اتوبوس خودش را بزک می کرد». مخاطب این گفته شریعتمداری، اگر آن را جدی تلقی کنیم و اگر او را نادان ندانیم، کسی جز ولی فقیه نمی تواند باشد. چرا که برای همگان روشن است که توافق وین بدون تایید کامل خامنه ای به سرانجام نمی رسید. همین که خامنه ای مساله برجام را به مَجاری قانونی مُحَوَل کرد و همین که بارها اعلام شده که شورای امنیت عالی رژیم برجام را تایید کرده، نشان می دهد که داش غلام کسی جز «مقام معظم» نیست.

طرح مجلس نشینان با عنوان «اقدام متناسب و متقابل ایران در اجرای برجام» که در روز دوشنبه 13 مهر در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس رژیم تصویب و در همین روز در مجلس رژیم به تصویب رسید، شرطهایی را مطرح می کند که محتوی جام زهر دست نخورده باقی بماند و برای همین حسین شریعتمداری این مصوبه را «کلیات ابولبقاء» می داند.
در رویدادی دیگر، دست دادن ظریف با اوباما، سوژه تَجمع دلواپسان در برابر مجلس شد. اما این تجمع فرمایشی آن چنان بی رونق بود که ولی فقیه مجبور شد از خیر آن بگذرد.
جدال دو جبهه «دلواپسان» و «دلدادگان» نشان از بحران عمیق حکومتی و واکنش ضعیف ولی فقیه در مدیریت پس لرزه های جام زهر اتمی است.

Saturday, 3 October 2015


یکشنبه 12 مهر 
اتحاد شوم دیکتاتورها علیه مردم سوریه
زینت میرهاشمی
وزیر خارجه رژیم دیکتاتوری اسد طی سحنانی در مجمع عمومی سازمان ملل خواستار مشروعیت دادن به «عملیات زمینی ارتش سوریه» همراه با حملات هوایی روسیه در مبارزه با «تروریسم» شد و گفت که؛ تنها استفاده از حملات هوایی «بی فایده» است.
خبرگزاری حکومتی ایلنا از برگزاری نشست ائتلاف چهارگانه با حضور «نمایندگانی از روسیه، ایران، سوریه و عراق» در بغداد خبر داد. به گزارش همین منبع، «منابع نظامی عراقی از استقرار 24 نظامی روس در سطوح مختلف در ساختمان اطلاعات وابسته به وزارت دفاع در فرودگاه نظامی "المثنی" در پایتخت عراق خبر دادند.»
حملات هوایی روسیه به سوریه، که به گفته رئیس کمیته روابط خارجی مجلس روسیه، ماهها ادامه خواهد داشت، در عمل هدف گیری اش نه نیروهای داعش بلکه ناتوان سازی اپوزیسیون مخالف اسد است. اپوزیسیونی که هم از طرف داعش و جبهه النصره و هم از سوی رژیم اسد و رژیم ایران سرکوب می شود. در شرایطی که کناره گیری اسد از قدرت یکی از پارامترهای اصلی حل بحران در سوریه به صورت گسترده مطرح است، تلاش روسیه و رژیم ایران برای از بین بردن مخالفان و خنثی کردن راه حل صلح همراه با کناره گیری بشار اسد است. در حقیقت این اتحاد شوم برای حفظ اسد و تداوم جنگ و بحران است، چرا که با وجود بشار اسد در راس قدرت هیچ چشم اندازی برای پایان جنگ وجود ندارد.
از سویی دیگر وزیر امور خارجه روسیه آمادگی دولتش برای دخالت نظامی در عراق به شرط موافقت دولت عراق برای مبارزه علیه «داعش» را اعلام کرد. خیزش خیابانی مردم عراق در ماههای اخیر خوشایند رژیم ولایت فقیه نبوده و در عمل همراه با دخالت نظامی روسیه، سرکوب مردم عراق آسان تر می شود.
با ورود آشکار نیروی نظامی روسیه و شکل گیری جبهه ای از پوتین و خامنه ای در دفاع از دیکتاتوری اسد، بحران سوریه وارد دور دیگری همراه با خشونت بیشتر خواهد شد. از این وضغیت مردم سوریه به شدت بیشتری آسیب دیده و بی کفایتی کشورهای غربی به شمول آمریکا دست بشار اسد را برای سرکوب وحشیانه مردم رنجدیده سوریه بازتر می کند.

Friday, 2 October 2015


شنبه 11 مهر 
چرا باید قویا از فراخوان تجمع فرهنگیان سراسر کشور در 16 مهر حمایت کرد؟
لیلا جدیدی
به مناسبت روز جهانی معلم، کانون صنفی معلمان همدان که ریاست "شورای مرکزی تشکلهای صنفی فرهنگیان سراسر کشور" را داراست، معلمان را به برگزاری یک تجمع اعتراضی در 16 مهر فراخوانده است. 5 اکتبر (13 مهر)، از سوی سازمان یونسکو روز جهانی معلم انتخاب شده است. چرا باید قویا از فراخوان 16 مهر معلمان حمایت کرد؟

ضربه درهم شکننده ای که "توافق جامع" هسته ای به "نظام" ولی فقیه زده، آن را به واکنشهای هیستریک و تهاجمی واداشته است؛ امری که کاملا پیش بینی می شد. تازه ترین آنها اعدامهای دستجمعی، به قتل رساندن شاهرخ زمانی، فشار بیشتر بر زنان و هیاهویی که از واقعه تاسف بار منا براه انداخته، می باشند. همه این اقدامات همانند سال 67 و پس از نوشیدن جام زهر توسط خمینی، با هدف تهدید یا منحرف کردن مردم از خواسته های به حق خود انجام می شود.

تلاش خامنه ای و دار و دسته "تدبیر و امید" برای خاموش کردن اعتراضات مردم و ایجاد جو اختناق در شرایط پس از نوشیدن جام زهر دوم، امری روشن برای جامعه ایران و به ویژه کارگران و زحمتکشان کشور ما است. اما مبارزه متحد و سراسری کارگران و معلمان و کارورزان سلامت برای دستمزد عادلانه و حقوق صنفی و مدنی، باید همچنان با گامهای استوار به پیش رود.

دستگاه های تبلیغاتی و امنیتی حکومت و نیز تشکلهای فرمایشی و رسمی که نام معلمان را بر سر در دکان حیله گری خود آویخته اند، برای جلوگیری از حرکات اعتراضی آنان آستین بالا زده و حتی تلاش کرده اند جلسات تصمیم گیری برای اقدامات این روز را به سمت بی عملی و انفعال ببرند. از سوی دیگر، در هفته های اخیر نیروهای امنیتی رژیم دست به بازداشت و تهدید گسترده کنشگران صنفی و مدنی، از جمله کنشگران صنفی فرهنگی زده اند. ضمن آنکه، رسول بداقی پس از سپری کردن دوره محکومیت، اسماعیل عبدی و علی اکبر باغانی از پیش در زندان مانده اند.

زحمتکشانی که آیندگان را آموزش و پرورش می دهند، خود سند بی آیندگی تحت حکومت ولی فقیه هستند. اما آنان گامهای مهمی به لحاظ کمی و کیفی و وسعت مشارکت در اعتراضات به حق خود برداشته اند.

اکنون اعتراضات معلمان سراسر ایران فضای سیاسی کشور را دگرگون کرده و راه را برای دیگر زحمتکشان جامعه هموار می کند. در چنین شرایطی باید با تمام قدرت در کنار آنها ایستاد و ضمن پافشاری بر احقاق حقوق آنان، اجازه نداد رژیم صدای قشرهای معترض و نمایندگان شان را خاموش کند.

منافع همه اقشار زحمتکش جامعه در آن است که از فراخوان روز 16 مهر در اعتراض به زندانی نمودن هموطنان فرهنگی و وضعیت اسفبار معیشت معلمان حمایت کرده و آنچنان که فراخوان می گوید "از روز جهانی معلم حماسه ای دیگر" بسازند.

در شهرستانها: در برابر ادارات آموزش و پرورش

در مراکز استان: در برابر ادارات کل آموزش و پرورش

در تهران: در برابر ساختمان وزارت آموزش و پرورش

زمان صبح 10 تا 12 ظهر

Thursday, 1 October 2015


آدینه 10 مهر 
خامنه ای بر سکویی از اجساد قُربانیان شیپور جنگ می نوازد
منصور امان
با تهدید عربستان به اقدام نظامی و تروریستی، رهبر جمهوری اسلامی در تنور جنگ نیابتی تازه ای که به راه انداخته است، هیزُم تنومند تری افکند. ویژگی برجسته ماجراجویی جدید او و همدستانش در این نهُفته است که برخلاف دیگر میدانهای آشوبی در منطقه که سر رشته داری می کنند، این بار آنها بار گران جنگ کثیف خود را نه بر دوش زنده های لُبنانی، عراقی یا سوری بلکه، بر گُرده زائران کُشته شده ایرانی حمل می کنند.

واکُنش تهاجُمی و نامُتوازن حاکمان جمهوری اسلامی به حادثه تراژیکی که به مرگ صدها شرکت کننده در مراسم مذهبی حج مُنجر شد، به خوبی استفاده پوششی آنها از این رویداد را نشان می دهد. از همان نخُستین لحظات انتشار خبر این سانحه، رهبران و پایوران جمهوری اسلامی تلاش خود را برای سیاسی کردن آن و تبدیل به یک بُحران علیه رقیب منطقه ای خود به کار گرفتند.

دستگاه تبلیغاتی حُکومت بی درنگ و به گونه هماهنگ برای توضیح حادثه منا به ترمهای تحریک کننده ای مانند "توطیه"، "مشکوک" و "عمدی" بودن مُتوسل شد و بر این خط تا بدانجا پیش رفت که حتی سناریوهایی مانند استفاده از "گاز سمی" و "برق" برای کشتن بازدید کنندگان را نیز به میان افکند.

تبلیغات زهرآگین و تنش آفرین مزبور وظیفه داشت بستر ورود آیت الله خامنه ای، همدستان و کارگُزارانش به معرکه و رسمیت دادن به جنگ لفظی علیه عربستان را فراهم کند. آقای خامنه ای در نخُستین نمایش خود روی این صحنه پرخاش کرد که رژیم عربستان "باید عذرخواهی کند". سپس نوبت به سرکردگان نظامی – امنیتی رسید که از "خیانت آل منفور سعودی" دم بزنند و "سُقوط نزدیک آل سعود" را بشارت دهند.

روز چهارشنبه، رهبر جمهوری اسلامی، در نُقطه اوج موقتی این معرکه، به گونه آشکار عربستان را به واکُنش "سخت و خشن" تهدید کرد و به این ترتیب ستیزه ای که به جریان انداخته را یک گام دیگر به جلو راند. او تلاش کرد رویکرد پُرسش برانگیز خود را با دلسوزی برای کشته شدگان و بهانه های مُبهمی با عُنوان "موذیگری" و "بی احترامی به حُجاج ایرانی" توضیح دهد، اما رفتار مُبالغه آمیز و عدم تناسُب آشکاری که بین برخورد جنگ طلبانه و تنش آفرین حُکومت و حادثه روی داده وجود دارد، وجود انگیزه های دیگری در پس این جنجال را نیز آشکار می سازد.

واقعیت آن است که رژیم جمهوری اسلامی با سیاست مداخله گرانه در کشورهای منطقه و تلاش برای ایجاد "عقبه استراتژیک"، خود را در جبهه ای از لُبنان تا سوریه و از عراق تا یمن در برابر کشورهای عربی به رهبری عربستان قرار داده است. هدفهای سیاسی رژیم ولایت فقیه که با رنگ ولعاب ایدولوژیک و فرقه گرایانه عرضه می شود، به نوبه خود شکاف بین این دو صف آرایی را عمیق تر و مُتشنج تر می کند. جنگ حُجاج ادامه همین رویارویی است در میدانی دیگر و با وسیله ای دیگر.

در همین حال، نقش فاکتور تنش و بُحران خارجی به مثابه یک پایه بقا و ثبات "نظام" را در رویکرد تعرُضی و خشن حُکومت به حادثه منا نباید از یاد برد. نیاز دایمی به زندگی زیر سایه "دُشمن" غداری که گویا حمله نظامی آن مساله امروز و فردا است، تا بدانجا برای رژیم ولایت فقیه کلیدی و استراتژیک است که حتی اگر خصمی هم در کار نباشد، مجبور به اختراع آن است.

"توافُق جامع" هسته ای با دُشمنان محبوب و سُنتی "نظام"، آمریکا و غرب، ضربه ای جدی به این سیستم فکری و سیاسی وارد آورده است. "برند جمهوری اسلامی" در حال دستمالی شدن با سر انگُشتان ظریف "برجام" است و خطر کشیده شدن فرش از زیر پای شُرکای نظامی و امنیتی "آقا" و فاقد موضوع شدن آنها، گرد سر هر دو یار جُدایی ناپذیر به پرواز درآمده است.

از دریچه این تهدید واقعی است که آقای خامنه ای و چکمه پوشان اش، در یک سانحه، فعل جنگی می بینند و اجساد قُربانیان را به سکوی زدن شیپور جنگ تبدیل می کنند.